برای بیش از نیم قرن، باستانشناسان به وجود شهری در مجاورت تخت جمشید اعتقاد داشتند. این باور، با کشف این دروازه توسط باستانشناسان ایرانی و ایتالیایی به واقعیت تبدیل شد. شهر گمشدهای که پارسه نامیده میشود و در کنار تخت جمشید بنا شده بود.
این فیلم به معرفی بقایای یکی از بزرگترین دروازههای هخامنشی میپردازد که در نزدیکی تخت جمشید و پیش از ساخت آن، ساخته شده است. این دروازه که به “دروازه عظیم تخت جمشید” نیز شهرت دارد، در واقع دروازه ورود به شهری گمشده در دوره هخامنشیان بوده است.
کشف شهری گمشده به نام پارسه:
برای بیش از نیم قرن، باستانشناسان به وجود شهری در مجاورت تخت جمشید اعتقاد داشتند. این باور، با کشف این دروازه توسط باستانشناسان ایرانی و ایتالیایی به واقعیت تبدیل شد. شهر گمشدهای که پارسه نامیده میشود و در کنار تخت جمشید بنا شده بود.
پیشینه کشف و کاوش:
این ایده، نخستین بار توسط ارنست هرتسفلد، باستانشناس و ایرانشناس آلمانی، در سال 101 سال پیش و در حین کاوشهای تخت جمشید مطرح شد. او معتقد بود که شهری بزرگ در مجاورت تخت جمشید وجود داشته که شواهد آن پنهان مانده است. اریک فردریش اشمیت، باستانشناس آلمانی-آمریکایی، نیز این نظریه را تقویت کرد و وجود چنین شهری را محتمل دانست. پس از آنها، باستانشناسان بسیاری در جستجوی این شهر گمشده بودند تا اینکه در نهایت، بررسیهای ژئوفیزیکی و حفاریهای باستانشناسی، منجر به کشف دروازه این شهر شد.
حفاریها و کشف دروازه تل آجری:
در سال 1387، تیمی از باستانشناسان ایرانی و ایتالیایی به سرپرستی علیرضا عسگری و فرانچسکو کالیاری، کاوشهایی را در تپهای به نام تل آجری آغاز کردند. در کمال تعجب، آنها با بقایای معماری و کففرش دوره هخامنشی مواجه شدند. این مطالعات نزدیک به 17 سال به طول انجامید تا در نهایت، دروازه عظیم در حدود 3 کیلومتری تخت جمشید، به طور کامل از زیر خاک بیرون آورده شود. باستانشناسان مطمئن هستند که این دروازه، دروازه ورود به یک شهر بزرگ بوده است. شهری که به دلیل قرار نگرفتن در محدوده تخت جمشید، در معرض خطر نابودی قرار دارد.
ویژگیهای خاص دروازه تل آجری:
دروازه تل آجری، یک دروازه معمولی نیست. ساخت آن، پیش از رسیدن داریوش به شاهنشاهی و احتمالا به دستور کوروش کبیر و پس از فتح بابل صورت گرفته است. شباهت عجیب این دروازه با دروازه ایشتار در بابل، نشان میدهد که با معماری پیش از داریوش و تخت جمشید روبرو هستیم. این دروازه، مملو از نقش حیوانات اسطورهای است که در دوره داریوش از نقوش دوره هخامنشی حذف شدهاند.
پارسه: شهر گمشده هخامنشیان:
نام این شهر گمشده، بر اساس متون باستانی دوره هخامنشیان، پارسه انتخاب شده است. باستانشناسان بر این باورند که پارسه، دروازهای با این شکل و شمایل داشته است. دروازه ایشتار در بابل، که اکنون بقایای آن در موزه پرگامون برلین نگهداری میشود، نمونهای از این نوع معماری است.
ابعاد و ویژگیهای معماری:
دروازه هخامنشیان در نزدیکی تخت جمشید، به اندازه دروازه ایشتار، آبی رنگ بوده است. ابعاد آن خیره کننده بوده و 30 در 40 متر وسعت داشته است. ارتفاع آن به طور دقیق مشخص نیست، اما حدس زده میشود که بیش از 12 متر بوده باشد. آجرهای منقوش کشف شده، نشان میدهند که مانند دروازه ایشتار، نقش حیوانات اسطورهای بر روی آن نقش بسته بوده است.
موشخوشو نماد خدای بابل:
یکی از این حیوانات اسطورهای، موشخوشو نام دارد. موجودی با سر و بدنی شبیه به مار، دستان شیر و پاهای عقاب. موشخوشو، نماد خدای بزرگ بابل، مردوک، است. در منشور کوروش، به نیکی و صلحطلبی کوروش و چگونگی فتح بابل بدون خونریزی و عبور از دروازه ایشتار اشاره شده است. به نظر میرسد که کوروش پس از دیدن دروازه ایشتار، دستور ساخت دروازهای مشابه را در محل احتمالی شهر پارسه داده است.
نقش سایر حیوانات اسطورهای:
علاوه بر موشخوشو، گاوهای اسطورهای نیز بر روی دروازه پارسه نقش بسته بودند. این گاوها، بعدها به عنوان نماد اسطورهای در ساخت تخت جمشید نیز استفاده شدند.
آجرهای منقوش و لعابدار:
آجرهای منقوش و لعابدار کشف شده، اطلاعات مهمی در مورد حیوانات اسطورهای و هنر و معماری هخامنشیان ارائه میدهند. اگر این آجرها در طول سالهای گذشته به غارت نمیرفتند، شاید امروز تصویر کاملی از حیوانات اسطورهای دروازه را در اختیار داشتیم.
گلهای لتوس نمادی از هخامنشیان:
یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی دروازه پارسه، گلهای لتوس است. این گلها، یکی از مشهورترین نمادهای هخامنشیان بوده و در تمام معماری این دوره دیده میشود. کشف این آجرها در جای خود، اطلاعات ارزشمندی از هنر و شگرد معماری هخامنشیان در اختیار باستانشناسان قرار داده است.
منبع: عصر ایران