مردی به نام جینگ، پس از اینکه همسرش بیش از پیش از او فاصله میگرفت و تغییر چشمگیری در روال عادی زندگیاش بهوجود آورد به او در داشتن رابطه نامشروع مشکوک شد. همسر این مرد بیش از گذشته به دیدن والدینش میرفت و هر وقت مرد به او پیشنهاد همراهی میداد، او عذر و بهانه میآورد. همچنین خرج او در محل کارش بیشتر شده بود و هرگز توضیحی برای این هزینههای اضافی به شوهرش نمیداد.
جینگ با تمام وجود میخواست بداند که آیا همسرش به او خیانت میکند یا خیر. اما از ترس اینکه مبادا سوءظن او بیاساس باشد، درباره این موضوع با همسرش صحبت نکرد. با اینحال راهحل دیگری پیدا کرد.
جینگ نوعی پهپاد که بهمنظور کارهای تبلیغاتی در دسترس است تهیه کرد و با استفاده از آن به جاسوسی همسرش، بدون اینکه او یا همکارانش خبردار شوند، مشغول شد.
پهپاد بالای سر همسر این مرد به پرواز درآمد و جینگ تمام حرکات همسرش را بیرون از محل کار زیر نظر گرفت.
سرانجام جینگ یک روز همسرش را همراه با مردی مرموز دید که از محل کار خود بیرون میآید. آن دو به منطقهای دورافتاده در کوهستان رفتند و دستدردست هم قدم به خانهای متروک در آن منطقه گذاشتند. آنها حدود ۲۰ دقیقه بعد از خانه بیرون آمده و به محل کارشان بازگشتند.
جینگ پس از بررسی بیشتر متوجه شد که همسرش با رئیس خود به او خیانت میکند و اکنون با استفاده از مدارکی که تهیه کرده است، قصد دارد از زن خیانتکار خود جدا شود.