حامیان ترامپ چرا به او رای دادند؟

حامیان ترامپ چرا به او رای دادند؟

محمد علی شفیعی در کانال تلگرامی خود نوشت: حال که انتخابات ایالات متحده به پایان رسیده است، یکی از سوالاتی که باید به آن پاسخ داد آن است که «حامیان ترامپ چرا به او رای دادند؟»

پاسخ‌هایی که بعضاً داده می‌شود و گفته می‌شود که اینها تندرو هستند و رای معقول ندادند و مواردی از این دست، هم غلط است و هم پاک کردن صورت مسئله که کمکی به فهم موضوع نمی‌کند.

وب سایت نشنال اینترست مقاله‌ای منتشر کرده با عنوان «Donald Trump Explained» و در آن به این پرداخته که پس از اتفاقات دوران ریاست جمهوری وی و پس از ۶ ژانویه که بسیاری پایانی بر حیات سیاسی او م‌یدانستند، چه شد که حامیانش، بر حمایت از او باقی ماندند. لازم به ذکر است اینجا هم مفهوم «ترس» که پیشتر در لایو اینستاگرامی خانه دیپلماسی به آن اشاره کردم، حائز اهمیت است. بخش‌هایی از این مقاله را می‌خوانیم:

اما پیروان او نرفتند، زیرا جایی برای رفتن نداشتند؛ و وقتی که دیدند رئیس‌جمهور بایدن بر روی دیدگاه جهانی‌گرایانه خود تأکید می‌کند، که در بالاترین سطوح جامعه آمریکایی – بوروکراسی فدرال، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، شرکت‌های بزرگ، نهاد‌های مالی هالیوود، اندیشکده‌ها و سازمان‌های غیردولتی که به راحتی به پول فدرال دسترسی دارند – به شدت ریشه دوانده است، به پا خواستند. با توجه به اینکه تمام این نهاد‌ها علیه پیروان ترامپ قرار داشتند، برای ترامپی‌ها دشوار نبود که ببینند تنها چیزی که در طرف آنهاست خود ترامپ است؛ بنابراین آنها به کمپین او که میخواست مبارزه کند، پیوستند.

خلاصه باور حامیان ترامپ را در ادامه می‌خوانیم:
۱. انتقاد از ملت‌سازی: باور بر این است که تلاش‌های آمریکا در زمینه ملت‌سازی و تغییر رژیم عمدتاً شکست خورده‌اند و نیاز به بازنگری در نقش این کشور در امور جهانی وجود دارد. ایده این است که در حالی که آمریکا باید در فضای جهانی حاضر باشد، نباید به دنبال تسلط بر دیگر کشور‌ها باشد.

۲. ارزش ملی‌گرایی: ملی‌گرایی به عنوان یک احساس مشروع و مهم مرتبط با میهن‌پرستی دیده می‌شود. نباید نادیده گرفته یا مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا نقش مهمی در تقویت هویت ملی و وحدت دارد.

۳. نگرانی درباره سیاست‌های هویتی: افزایش سیاست‌های گروهی هویتی به عنوان تهدیدی برای انسجام ملی تلقی می‌شود. نگرانی وجود دارد که رفتار‌های حمایت‌گرایانه، آزادی بیان را به ویژه در محیط‌های دانشگاهی محدود کند و این روند اگر کنترل نشود، می‌تواند به کل جامعه گسترش یابد.

۴. اهمیت مرزها: مرز‌های مشخص و مستحکم برای یک کشور ضروری تلقی می‌شوند. سیاست‌های مهاجرت باید به گونه‌ای طراحی شوند که ادغام و هم‌زیستی تازه‌واردان را تسهیل کنند.

۵. توازن تجاری: باور بر این است که تجارت آزاد، همان‌طور که از پایان جنگ سرد انجام شده، به طبقه متوسط آسیب زده و پایه صنعتی کشور را تضعیف کرده است. درخواست برای روابط تجاری متوازن‌تر نشان‌دهنده نیاز به سیاست‌هایی است که از صنایع داخلی حمایت کند.

۶. تهدید رادیکالیسم اسلامی: رادیکالیسم اسلامی به عنوان یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی شناسایی می‌شود که نیازمند نظارت نزدیک و اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با این مسئله است.

این باور‌ها به طور کلی رویکردی محافظه‌کارانه، ملی‌گرا و محتاطانه را در زمینه سیاست‌های داخلی و روابط بین‌الملل ترویج می‌کنند و نگرانی‌هایی درباره انسجام فرهنگی، ثبات اقتصادی و امنیت ملی را منعکس می‌کنند.

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn