منازعه ايران و اسرائيل که با وقوع انقلاب اسلامي ايران آغاز شد و در چند دهه اخير بر فضاي سياست خارجي کشور سايه افکنده، اکنون به مخاطرهآميزترين دوران خود رسيده است.
وليالله شجاعپوريان، مدير مسئول روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه نوشت:
منازعه ايران و اسرائيل که با وقوع انقلاب اسلامي ايران آغاز شد و در چند دهه اخير بر فضاي سياست خارجي کشور سايه افکنده، اکنون به مخاطرهآميزترين دوران خود رسيده است.
ايران و اسرائيل از درگيريهاي نيابتي و غيرمستقيم به هدف قرار دادن خاک يکديگر روي آوردند و در آخرين اقدام نيز تهاجم موشکي و هوايي اسرائيل در پاسخ به حملات موشکي ايران صورت گرفت، اتفاقات اين روزهاي کشور از چند منظر قابل تبيين است:
– 1حملات اسرائيل برخلاف رجزخوانيها و ادعاهاي سران صهيونيستي، گستره و توان لازم را نداشت و سامانههاي پدافندي کشور بخش زيادي از حملات را خنثي کردند. در اين ميان اگرچه شهادت تني چند از دلاوران ارتش موجب تاثر فراوان گرديد، اما هيمنه و توان نيروي نظامي و دفاعي ايران در اين حملات سربلند ظاهرشد و به توان بازدارندگي ايران قدرت بخشيد.
– 2بهرغم اثبات اقتدار ايران و نمايان شدن ضعف رژيم صهيونيستي در آخرين حملات بينتيجه خود و تاثير آن بر فضاي اقتصادي کشور که باعث آرامش در بازار ارز و طلا شد، برخي از روي ناآگاهي و احتمالا خيانت و نفوذ همچنان بر طبل ادامه درگيري و جنگ ميکوبند، مقام رهبري در جديدترين واکنش به حملات اخير عنوان کردند «شرارت دو شب پيش رژيم صهيونيستي نه بايد بزرگ نمايي شود و نه کوچکانگاري، بايد خطاي محاسباتي رژيم صهيونيستي به هم بخورد.» با چنين موضع شفاف و روشني بايد پرسيد چرا عدهاي به دنبال بزرگنمايي حملات رژيم صهيونيستي هستند؟
3ديپلماسي فعال دولت وفاق در جريان حملات اخير کاملا به چشم آمد؛ دکتر عراقچي، وزير امور خارجه در يک ماه گذشته به صورت فشرده به غالب کشورهاي همسايه و منطقه سفر کرد و پيام صريح ايران را به اين کشورها رساند که در صورت هرگونه همراهي با اسرائيل از طريق دراختيارگذاشتن آسمان، خاک، پايگاه و … با واکنش قاطع ايران روبرو خواهند شد، خوشبختانه هم عدم همراهي کشورهاي منطقه با رژيم اشغالگر در جريان حملات و هم مواضع آشکار آنها در محکوم کردن حملات اسرائيل، ديپلماسي موفق دولت وفاق را آشکار ساخت، جايي که به همگان فهماند ايران گرچه جنگطلب نيست، اما جنگ بلد است.
4- در کنار ديپلماسي موفق دولت در جريان حملات اخير، واکنش کشورهاي چين و روسيه به اين حملات عبرتآموز و قابل تامل بود؛ چينيها بدون هيچ واکنش رسمي از کنار اين حملات عبور کردند و روسها نيز در مواضعي دوپهلو و مبهم، صرفا تشديد تنشها را تهديدي براي منطقه توصيف کردند. در سالهاي گذشته بسياري از کارشناسان سياست خارجي بر ضرورت مديريت بهتر روابط ايران با چين و روسيه تاکيد کردند، و اعلام کردند که گره زدن تمام و کمال منافع ملي به منويات چين وروسيه که قطعا آنها هم همچون ساير واحدها در نظام بينالملل به دنبال تامين منافع ملي خودشان هستند، تصميم عاقلانهاي نيست، ضمن اينکه هر دو کشور در بزنگاههاي مهم نشان دادن شريکهاي قابل اعتمادي براي ايران نيستند. اينک انتظار ميرود با توجه به تجريه اخير تجديدنظري در نوع روابط با اين دو کشور به وجود آيد.
5- نکته قابل تامل ديگري که بايد مسئولان نظام به عنوان يک فرصت به آن نگاه کنند، افزايش سرمايه اجتماعي نظام در سايه اتفاقات اخير است، بهرغم همه مشکلات و سختيها و کمبودها، مردم ايران در بزنگاههاي مهم و سرنوشتساز نشان دادهاند به عنوان کنشگري عقلاني و منصف به دنبال منافع ملي هستند، بهرغم همه نارضايتيها قاطبه مردم ايران در حملات اخير نشان دادند که عاشق اين آب و خاک هستند و چنين مردم شريف و نجيبي شايسته حکمراني مطلوب و رفتاري با کرامتتر هستند، اينکه فرداي چنين رويدادهاي غرورآميزي شاهد رونق گرفتن گشت ارشاد در سطح شهرها يا تسويه حسابهاي سياسي باشيم، سرنخي براي پيدا کردن عوامل نفوذ در کشور است. مگر ميشود دلسوز ايران بود و در چنين شرايط سختي به دنبال تنش و ايجاد نارضايتي در کشور باشيم؟
6- اميد است با کمرمق بودن حملات رژيم صهيونيستي که حتي صداي حاميان جنگطلب اين رژيم را هم درآورد، فرصتي مغتنم براي بازسازي سرمايه اجتماعي نظام و رسيدگي به مشکلات مردم به ويژه در حوزههاي اقتصادي و معيشتي فراهم شود؛ چنين مردم قدردان و آگاهي که با وجود بسياري از ناکارآمديها، جانانه از مام ميهن دفاع ميکنند، بايد خدمات مطلوبتري را دريافت کنند، ايران امروز از نظر نظامي و توان دفاعي در اوج اقتدار قرار دارد، اگر اين امنيت و اقتدار با بهبود شرايط اقتصادي و معيشتي همراه شود، قطعا زمينه رضايتمندي اکثريت مردم را ايجاد خواهد کرد، بايد از اشتباهات گذشته درس گرفت و براي خدمت به مردم آستين همت بالا زد.