به گزارش روزپلاس، حسین عبدی، سرمربی تیم فوتبال نوجوانان ایران، در نشست خبری امروز یکشنبه ۱۳ آبان اظهار داشت: اصحاب رسانه جز ارکان اصلی پیشرفت فوتبال هستند زیرا با اطلاع رسانی درست و دقیق میتوانند به گسترش فوتبال کمک کنند اما ابتدا میخواهم یک سوال بپرسم. به چه دلیل وقتی سرود ملی پخش میشود، از جای خود بلند میشویم و به چه دلیل این پرچم روی سینه ما قرار دارد؟ اصلاً به چه دلیل تیمهای باشگاهی با این همه سرمایهگذاری درست میشوند؟ آیا جز این است که باید تیمهای ملی قوی داشته باشیم تا افتخارآفرینی کنند؟ یا اینکه میخواهیم منجر به سرافکندگی شویم؟
وی افزود: اگر هر یک از بخشها نتواند وظیفه اش را به درستی انجام بدهد، به همه نقصان وارد میشود. صلاح دیدم با هم تشریک مساعی کرده و درباره خیلی از مسائل با هم صحبت کنیم. اتفاقاتی که در این مدت افتاده و خواهد افتاد را با هم بررسی کنیم و در ابتدا گزارش عملکردی ارائه خواهم کرد.
در انگلیس دوره پرولایسنس را گذراندم
سرمربی تیم ملی جوانان خاطرنشان کرد: میخواهیم گزارشی از برنامههای خود تقدیم کنیم تا افرادی که درباره برنامهریزی صحبت میکنند، بدانند و ببینیم آیا متوجه هستند در چه خصوصی صحبت میکنند؟ برخی آقایان صحبت کرده و میگویند کجای دنیا چنین اتفاقاتی میافتد یا نمیافتد. شاید من نباید مقابل صحبتهای برخی آقایان که در اینترنت دنبال مسائلی هستند یا فقط فیلم بازیها را میبینند، صحبت کنم اما باید بگویم دوره پرو لایسنس خود را از انگلیس دریافت کردم که یکی از بالاترین مدارک مربیگری دنیا است.
نمیخواهیم قبول کنیم که نمیدانیم!
عبدی افزود: تحقیق کرده و ببینید چند نفر در دنیا و آسیا این مدرک را دارند. هرکس به این کلاسها میآید باید با دیگران صحبت کند. اگر آقایان نمیدانند که نمیدانند! اما موضوع اینجاست که نمیدانیم و نمیخواهیم قبول کنیم که نمیدانیم. این موضوع برای من خیلی عجیب است. سابقه مربیگری و بازیگری من مشخص است. دوستان باید بدانند در ۲۰ سال دوره بازیام با چه بازیکنانی بازی کرده و چه کارهایی انجام دادیم.
کنار ساوت گیت بودم
وی اضافه کرد: من در کنار گرت ساوت گیت، ساندی اولیسه، استوارت پیرس، روی هاجسون، روی کین، جیان فرانکو زولا، اوله گونار سولشائر در کلاس حضور داشتم. در این کلاس هیچکس نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیآید بگوید همه جای دنیا اینجوری هست یا نیست. همه سبک خاص خودشان را دارند و با هم صحبت میکنند تا به یک نتیجه برسند. مهم این است که در نهایت باعث پیشرفت و افتخار فوتبال ملی و نشان روی سینه خود شویم.
یک روز با ۳۰ روز فرقی ندارد
سرمربی تیم ملی جوانان تصریح کرد: کار خود را از تیم ملی نوجوانان شروع کردیم اما وظیفه سنگینتری در تیم ملی جوانان داریم و همه باید کمک کنند. یک روز اردو بگذارم تا ۳۰ روز فرقی از لحاظ مالی برایم ندارد. مطرح شده بود که ما برای پول بیشتر اردو می گذاریم اما اینطور نیست. فقط تعهد است که باعث میشود ما شبانهروز کار کنیم برای یک کار بزرگ. پ
اگر ما بازیکنانمان را نداشته باشیم آن کار بزرگ صورت نمیگیرد. ما از ۱۸ فروردین کارمان را آغاز کردیم و خیلی سخت بود. به چند شهر رفتیم. اولین جا به اصفهان رفتیم. ما حتی میدانیم چه روزی، چه تمرینی انجام دادیم. مثلاً برای بازی با ژاپن و برزیل چه تمرینی انجام دادیم و کدام بازیکنان بودند یا نبودند. ما بازیکنان حاضر در لیگ برتر، لیگ یک و لیگ دو را دعوت کردیم و حتی بازیکنان لیگ استانی را هم دیدیم. در نهایت بازیکنان هیئت فوتبالها را هم دیدیم. محدودیت زمانی به ما اجازه نمیداد که داستان را پیچیده کنیم، اما به خودمان فشار آوردیم.
وی توضیح داد: تهران، مازندران، آذربایجان شرقی، خوزستان و … بازیکن داشتند و ما آنها را دیدیم. در نهایت با وجود آمادگی کادر فنی، ما اردوها را به این شکل چیدیم. این اولین برنامهای بود که در سازمان سیاستگذاری و کمیته فنی تأیید شد. تنها تیمی که در کافا در نوجوانان قهرمان شده و بعد در جوانان با همان تیم قهرمان شده، همین تیم الان ماست. پس ما در حال طی کردن یک پروسه خوب هستیم. ما با ازبکستان و ترکمنستان بازی کردیم.
بدون ثبات نمی توان برنامه ریزی کرد
سرمربی تیم فوتبال جوانان کشورمان گفت: بعضی از دوستان فکر میکنم اطلاعات دقیقی ندارند. مطمئناً بعضی از دوستان تجربه مربیگری در ردههای ملی را هم ندارند. در رده ملی هیچ تیمی قوی یا ضعیف نیست؛ این بستگی به عملکرد و برنامهریزی شما دارد. بعضی از آقایان در مورد طولانی بودن اردوها صحبت کرده بودند، اولاً ما وقت نداریم و کلاً دو سه ماه وقت داریم. باید بازیکنان ما کنار هم باشند تا آن بازی با برزیل تکرار شود (اشاره به برد تیم فوتبال نوجوانان ایران با هدایت عبدی مقابل برزیل در جام جهانی زیر۱۷ سال). مگر ما نمیخواهیم افتخار به دست بیاوریم؟ پس باید بازیکنان کنار هم بیایند. اولین چیز هم ثبات است.
بعضی از آقایان فکر میکنم استعداد عجیبی در پیدا کردن تیم دارند و الان نمیدانم بالای سر تیمشان هستند یا نه! وقتی یک نفر ثباتی ندارد چطور میتواند در مورد برنامهریزی صحبت کند؟! اولین ایتم برنامهریزی ثبات است. نمیدانم این آقا در دو سه ماه گذشته تیمش عوض شده است یا نه، اما بازیکنان آن تیم را هم بعضاً نمیشناسد، چون مرتباً جابهجا شده است. چطور از برنامهریزی و دلخوری بابت عدم حضور بازیکنان صحبت میکنند؟! در هر صورت ما در کافا قهرمان شدیم. ما ۱۵ روز فرصت داشتیم که به کافا برویم؛ ما یک تیم را درست کردیم و به مسابقات رفتیم.
۱۴ بازیکن اصلی را به ما ندادند
عبدی همچنین خاطر نشان کرد: ما میخواستیم به چین برویم، دقیقاً ۱۴ بازیکن اصلیمان را به ما ندادند. ما ۳۴ نفر را ریجستر کردیم و تنها توانستیم با ۱۵ بازیکن و سه دروازهبان به مسابقات برویم. دو نفر از آنها هم مصدوم بودند، ولی بردیم که حداقل روی نیمکت بنشینند. در بازی اول یک بازیکنمان کشیدگیاش عود کرد و کلاً ۱۴ بازیکن شدیم. در بازی دوم هم یک نفر دیگر مصدوم شد و ۱۳ نفره شدیم.
یعنی کلاً ما سه بازیکن روی نیمکت برای تعویض داشتیم! ۷۰ درصد این بازیکنان هم اولین تجربه ملیشان در خارج از ایران بود. من هم قبول دارم اگر بازیکنی در یک بازی رسمی بازی کند، به اندازه چند تمرین است، ولی در کدام باشگاه و با کدام مربی؟ آیا در این سالها کیفیتی دیدیم و توانستیم به تیمهای ملی بازیکن بدهیم؟! ما تمام این بازیکنان را از ۱۵ سالگی میشناسیم و همه آنها را ما میشناسیم.
ما تمام کارها را در سه سال گذشته انجام دادیم و باشگاهها شاید دو سه ماه پیش با آنها قرارداد بستند. ما حتی برای این بازیکنان کفش خریدیم. یک بازیکن ۱۵ ساله از کجا باید پول بیاورد و ۱۵ میلیون تومان پول کفش بدهد؟ ما میخواهیم به جام جهانی برویم و باید سرمایهگذاری کنیم. شما اگر این هزینهها را جمع کنید میفهمید که چه سرمایهگذاری بزرگی شده است، آنهم نه برای من و شخص دیگری، برای تیم ملی کشورمان.
به بازیکنان جوان تجربه دادیم
وی ادامه داد: ما در تیم نوجوانان مسئله اصلیمان این بود که بازیکنان تجربه ندارند. آن موقع مشکلمان بازی دوستانه بود، اما الان یک مشکل دیگر داریم. اینکه بازیکنانی که ما ساختیم و با سرمایهگذاری فدراسیون و ملت توانستند پیشرفت کنند و قرارداد ببندند، باید به مسئله ملی خودشان هم برگردند و از آنها استفاده کنیم. شما قطعاً از من فوتبال بیشتری دیدید. اگر ۱۴ نفر از بازیکنان اصلیتان نباشند آیا باید در مسابقات شرکت کنید یا نه؟
آیا باید تجربه را به بازیکنان جدید بدهید یا خیر؟ این اتفاق خوبی است. ما وقتی به مسابقات انتخابی جام ملتها رفتیم دو گل در نیمه اول و در دقایق یک و ۳۰ خوردیم که هر دو گل روی غافلگیری بود. ما هشت گل به لائوس در زمین خودش زدیم. لائوسیها به ما میگفتند فکر میکردیم مقابل شما برنده میشویم، اما این اتفاق نیفتاد. در این سنین هیچکس از پیش برنده یا بازنده نیست. کسانی که این حرفها را میزنند حس میکنم احساس کافی برای تیم ملی ندارند و همینطور تجربه کافی.