جنگ آشکار رضاخان با چادر سیاه زنان

 درباره انتخاب و پیشنهاد روز کشف به شاه، بین نخست‌وزیر و وزیر معارف اختلاف نظر وجود دارد. هر دو در خاطرات خود می‌کوشند پیشنهاد انتخاب روز ۱۷ دی را به رضا شاه به خود نسبت دهند. وزیر معارف، روز ۱۷ دی را که مراسم جشن فارغ‌التحصیل دختران در دانشسرای مقدماتی برگزار می‌شد، به شاه پیشنهاد کرد و شاه نظر وی را پسندید. جم نیز ضمن اظهار همین مطلب این نکته را اضافه می‌کند که پس از ارائه چنین پیشنهادی به شاه، وی اظهار داشت: «باید این موضوع در هیات وزیران مطرح شود و به تصویب برسد. این مسئله ساده‌ای نیست خیلی مهم است و باید حتماً انجام شود.» 

این سخنان حاکی از نگرانی شاه از نتیجه عمل است، اما تردیدی در اجرای آن ندارد. این نگرانی، و تردید در انجام طرح به رضاشاه گفته می‌شود، او ضمن تائید آن می‌گوید: «ممکن است اقداماتی علیه این کار صورت بگیرد و مسئله عفت و نجابت زن را پیش بکشند، اما نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست. مگر میلیون‌ها زن بی‌حجاب که در ممالک خارجه هستند نانجیبند؟ از این گذشته همسر من و دختران من در این کار پیشقدم هستند». 

آنگاه رضا شاه درباره علت شرکت خانواده خود را در جشن آن روز می‌گوید: «شرکت همسر و دختران من در جشن دانشسرای مقدماتی بدون حجاب، باید سرمشق همه زنان و دختران ایرانی، مخصوصاً خانم‌های شما وزرای مملکت باشد. زن ایرانی باید به هر قیمتی که شد ه است از این چادر سیاه آزاد شود و برای آزادی زنان ایران هر گونه مانعی را از سر راه آنها برخواهم داشت.»

اصرار و الحاح شاه در اجرای طرح تقلیدی و روبنایی خویش از این جملات به خوبی پیداست و نشان می‌دهد که این کار با چه هزینه‌ای به اجرا در آمده است. در تهیه مقدمات این روز سرنوشت‌ساز وظیفه دولت بس سنگین بود. ضرورت داشت قبل از روز ۱۷ دی همه دستگاه‌های امنیتی کشور در جریان اوضاع باشند و مراقبت کافی به عمل آورند که از سوی متعصبین اقدامی صورت نگیرد.

همه مجریان و گردانندگان صحنه دست به کار شدند. بازار کار خیاطان، آرایشگر‌ها و کلاهدوز‌هایی که با سبک و مد غربی آشنا بودند، فوقالعاده گرم شد. قبل از مراسم ۱۷ دی، قرار بود در این روز زنان بدون چادر و حجاب و حتی روسری (چارقد) حاضر شوند، اما به واسطه نگرانی دولت‌مردان از برانگیخته شدن احساسات مخالفین در آخرین روز‌ها تصمیم گرفته شد که برای آنکه بانوان به کلی سر برهنه نباشند کلاه بر سر بگذارند و به آن ترتیب در مراسم حضور پیدا کنند. 

با این تمهیدات و آماده‌باش قبلی نیرو‌های امنیتی بود که روز ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ از دید کارگزاران رژیم به عنوان نقطه عطفی در تاریخ پوشش و حجاب زن ایرانی فرا رسید. در حالی که آثار شرم و حیا از چهره بسیاری از زنانی که بالاجبار در مراسم شرکت کرده بودند، پیدا بود. عده‌ای از آنها، حتی تا پایان مراسم رو به دیوار ایستاده و اشک می‌ریختند. اما روزنامه‌های آن زمان، از این روز به اصطلاح تاریخی و فرخنده، چنان به بزرگی یاد کردند که گویی زنجیر اسارت و بردگی زن برداشته شده و زن ایرانی تولدی دوباره یافته و پا به عرصه حیات سیاسی اجتماعی گذاشته است.

منبع: دفاع پرس

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn