تجلی مسئولیت شهروندی با آموزش مدنی در مدرسه و جامعه

تجلی مسئولیت شهروندی با آموزش مدنی در مدرسه و جامعه

چهاردهم آبان‌ماه به عنوان روز فرهنگ عمومی نام‌گذاری شده است. انتخاب یک روز ویژه برای این موضوع بیانگر ارزش و جایگاه خاص فرهنگ عمومی و لزوم درنظر گرفتن مقاصد و برنامه‌های کلی و کلان در کشور دارد. فرهنگ عمومی اشاره به بخش‌هایی از فرهنگ داشته که تأثیرات آن بسیار فراگیر بوده و اکثریت قریب‌به‌اتفاق مردم یک اجتماع، در شکل‌گیری آن نقش بسزایی دارند. به‌طوری که در روش‌های رفتار عمومی مردم جامعه و در آیین، سنن، گرایش‌ها و گفتار مردم آن اجتماع نهادینه شده است؛ لذا به‌طور معمول زمینه‌های مختلف زندگی مردم را دربرگرفته و افراد جامعه به آن توجه بسیار دارند.

شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آن خلاصه می‌شود و اهداف و کیفیت و مسیر حرکت به سوی تعالی با زوال و عقب‌افتادگی آن تحت‌تأثیر فرهنگ عمومی است؛ لذا اهمیت شناخت و بررسی فرهنگ عمومی برای ارتقا و تحول آن در مسیر رشد و توسعه، آشکار می‌شود. بسیاری از پژوهشگران برای واکاوی فرهنگ عمومی و اصلاح و برنامه‌ریزی آن ابتدا به بررسی دقیق آن از طریق کارکرد‌های سطوح و لایه‌های مختلف فرهنگ می‌پردازند. زیرا فرهنگ از سطوح مختلفی مشتق شده است. برخی از این مشتقات در یک نظام فرهنگی، پایه‌ها و ریشه‌های فرهنگ عمومی را می‌سازند. این بخش را لایه زیرین مجموعه می‌نامند که دیگر سطوح و لایه‌ها بر آن قرار دارند. 

می‌توان گفت که جهان‌بینی‌ها و شناخت‌شناسی در این سطح قرار دارد که ریشه بسیاری از باورها، اعتقادات و ارزش‌ها را به عنوان لایه بعدی فرهنگ تشکیل می‌دهند. سطح بعد، آئین‌ها، هنر و ادبیات است که لایه بعدی را تشکیل می‌دهند و بر پایه باورها، اعتقادات و ارزش‌های یک جامعه استوارند. لایه بعدی که بیرونی‌ترین و آشکارترین سطح است، هنجار‌ها و الگو‌های رفتاری و معیار‌های اجتماعی در یک جامعه مورد مشاهده و بررسی است. یکی از جامعه‌شناسان به نام اولسون، فرهنگ را دارای چهار مؤلفه، هنجار، باور، ارزش و تکنولوژی می‌داند. در هنجار به دنبال این هستیم که چه چیز در فرهنگ مردم وجود دارد و در ارزش به دنبال این هستیم که چه باید باشد. در حقیقت نگرش آرمانی به آنچه که در فرهنگ عمومی انتظار داریم، ارزش است و در تکنولوژی، به چگونگی انجام امور توجه داریم.

شهروند نیاز به آموزش دارد
طبیعی است که یک شهروند خوب، یک شهر خوب را می‌سازد. شهر خوب تأثیر بسیاری در روحیه شهروندان دارد و این احساس پیوسته‌ای است متولیان ساخت شهر تمام شرایط را برای داشتن یک شهر خوب مهیا می‌کنند و شهروندان متقابلاً با تلاش و همراهی و مشارکت برای نگه داشتن یک شهر خوب بکوشند تا حفظ و ساخته شود.

مهدیه شکاری، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی می‌گوید: «شهروندان باید آگاهی کافی از وظایف شهروندی خود داشته باشند تا بر اساس این آگاهی و کسب آموزش‌های لازم تعریفی از مسئولیت خود به عنوان شهروند داشته باشند و وظیفه این آموزش و اطلاع‌رسانی‌ها برعهده شهرداری‌ها، سازمان‌ها و نهاد‌های مردمی همچون تشکل‌های مردم‌نهاد و پایگاه‌های مساجد است. متولیان در بخش‌های فرهنگی باید آگاهی مردم را بالا ببرند و در محیط شهری نقش‌ها مشخص شود که این نقش‌ها را قشر‌های مختلف شهروندان بازی می‌کنند. همچنین مراجع صاحب‌نظر مورد قبول مردم که اداره یک بخش به عهده آنهاست وظیفه اطلاع‌رسانی دررابطه‌با چگونه یک شهروند خوب‌بودن و حق و حقوق یک شهروند را به عهده دارند. توده‌های برجسته‌ای از مردم مثل اصناف، ورزشکاران، فرهنگیان و… با برقراری ارتباط بین مسئولان و مردم می‌توانند به آنها آموزش داده و اطلاع‌رسانی دقیق و بهنگام را در سطوح مختلف برای مردم داشته باشند.»

وی در ادامه می‌افزاید: «شهر، خانه دوم اگر شهروندان خوب شهر را خانه دوم خود بدانند و با شهرداری‌ها مشارکت و همکاری مداوم داشته باشند و مسئولان با خدمات هدفمند و مطلوب با شهروندان ارتباط دوسویه برقرار کنند شرایط ایده‌آل پیش خواهد رفت.

از لحاظ فرهنگی و آموزشی، هم شهرداری‌ها و هم سازمان‌ها وظیفه اطلاع‌رسانی و انتقال دانش به عموم مردم را دارند و می‌بایست پیوسته گزارشی از فعالیت‌های عمرانی، خدماتی، فرهنگی و… داشته باشند تا همه با آگاهی بیشتر برای حفظ و نگهداری شهر تلاش کنند. زیبایی شهر بر زندگی شهروندان تأثیر فوق‌العاده دارد، بنابراین چه خوب است این زیباسازی با همکاری شهروندان و با توجه به فرهنگ شهرنشینی شکل گیرد تا پیوسته و ماندگار و همیشگی باشد. با نگاه به شعار «شهر ما خانه ما» اگر همه افراد جامعه به این شعار احترام بگذارند و عمل کنند قطعاً شهری زیبا با شهروندان فهیم خواهیم داشت.

این نکته مهم است که علاوه بر اطلاع‌رسانی مسئولان، شهروندان هم وظیفه دارند به بهترین شکل از امکانات شهری استفاده کنند و حتی با مشارکت و همکاری با مسئولان شهرداری‌ها چهره شهر را هرچه زیباتر نشان دهند پس رابطه شهروندان با شهر یک ارتباط دوسویه است که نیاز به تعامل ویژه و نگاه صحیح شهروندی دارد. شهروند کسی است که از حقوق اجتماعی برخوردار است و وظیفۀ اجتماعی خود را انجام می‌دهد. شهروندی راه‌های زندگی کردن شهروندان با یکدیگر است.»

فرهنگ عمومی از منظر اسلام
در دین اسلام غیر از اینکه افراد به یک سلسله مبانی فردی از نظر مسائل اخلاقی و فرهنگی معتقد هستند، یک سلسله قوانین و برنامه‌هایی وجود دارد که بر اساس روابط اجتماعی افراد را به یکدیگر پایبند می‌سازد؛ اما برنامه‌ریزی‌هایی که اسلام برای هر فرد دارد، جدا از برنامه‌هایی نیست که برای فرهنگ عمومی یک جامعه پیش‌بینی کرده است؛ به عنوان نمونه وقتی اعتقاد به یک سلسله مبانی فردی اخلاقی و فرهنگی مثل پاکی، درستی و حق‌گویی و بسیاری دیگر اصول اولیه برای هر فرد در نظر گرفته می‌شود، این امر می‌تواند ریشه و پایه برقراری روابط و مناسبات اجتماعی درستی را بنا کند. پس در چنین دینی، فرهنگ عمومی نیز بر پایه هم‌زیستی، مودت، محبت، همکاری، همیاری و کمک و دست‌گیری از یکدیگر است و مهرورزی و عدالت اجتماعی و ظلم‌ستیزی از محوری‌ترین اصول اسلام در فرهنگ عمومی جامعه است.

حجت‌الاسلام محمد رسولیان، کارشناس مذهبی و فرهنگی توضیح می‌دهد: «منشأ اساسی و عامل مهم ترغیب و تشویق به اجرای تعالیم دینی و انگیزه برپایی جامعه‌ای با فرهنگ دینی، معنویت و ایمان است. ایمان در اصلی‌ترین لایه‌های فرهنگ که جهان‌بینی و شناخت‌شناسی است، جای دارد. کارکرد ایمان، در زمینه‌های ایجاد معرفت و هدایت، تغییرات و اصلاح رفتار‌ها در جهت کمال، کسب ارزش‌ها و اخلاق نیکو، مبارزه با ظلم و استکبار سلطه‌گران، اتحاد و انسجام مردمی، مفید و مؤثر می‌افتد. درآویختن به ریسمان محکم الهی و حلقه اتصال به پروردگار عالم، ایمان است.»

وی در ادامه می‌افزاید: «انسان با گرایش به آیین و مذهب اسلام، مسیر زندگی خود را تعیین می‌کند و به تعهداتش نسبت به خود، جامعه و خدا عمل می‌کند. در این راستا کلام خدا و گنجینه‌های روایات، و علمای عرفان، حقایق و معارف را برای تعلیم و تربیت و به‌کار بستن آنها در جامعه بیان نموده‌اند. اما امروزه نفوذ فرهنگ دینی در جامعه ما کم شده و شاهد ضعف، سطحی نگری و انحراف در آن هستیم. ما در برنامه‌های فرهنگی خود به تقویت باور‌ها و اصول دینی برای استقرار ارزش‌ها و مکارم اخلاقی و عمل به فرمان‌ها و باید و نباید‌های دینی اهمیت داده و به تثبیت و تکامل ایمان افراد جامعه برای درمان رنج بی‌هدفی و عدم اطمینان و آرامش و امید و شادی و معناداری و رضایت از زندگی در اجتماع و ایجاد رشد جمعی و پیشرفت همه‌جانبه به تقویت فرهنگ عمومی می‌اندیشیم.»

آموزش‌وپرورش و آموزش شهروندی
آموزش‌وپرورش در جوامع امروزی به عنوان کلیدی‌ترین نهاد آموزشی در جهت توسعه همه‌جانبه به‌شمار می‌رود؛ چرا که در پرتو آموزش است که انسان‌ها متحول می‌شوند. بر پایه نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه است که نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می‌گیرد و عامه مردم به‌طرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت می‌کنند. انسان باید ارزش پیدا کند و تربیت او مبنای توسعه قرار گیرد. چون هدف از آموزش و سرمایه‌گذاری آموزشی کشف و توسعه منابع انسانی در جهت تعالی‌بخشی ارزش‌ها و استعداد‌ها و بهینه کردن آن است؛ چون محور اصلاحات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در کلیه ممالک توسعه‌یافته، انسان بوده است. آموزش مهم‌ترین رکن برنامه‌ریزی جامعه است و کلیدی‌ترین عنصر در توسعه یک جامعه مردم آن جامعه هستند که باید از فرهنگ، آگاهی و مهارت‌های گوناگون برخوردار باشند.

توشیرو دوکو یکی از معماران توسعه ژاپن، امروزه درباره نقش سازنده، بارورکننده و رشددهنده انسان و آموزش‌وپرورش در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی چنین بیان می‌کند: «ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی، ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان. این منبع پایان‌ناپذیر است. باید آن را ترکیب کرده، تمرین داده، مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه‌ناخواه، در یک آینده نزدیک گران‌بهاترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود.»

بنابراین زمانی آموزش‌وپرورش در رسیدن به اهداف و آرمان‌هایش موفق خواهد بود که بتواند شهروندانی آگاه، مسئول و خلاق بپرورد و این امر میسر نیست، مگر از طریق آموزش بهینه شهروندی و نیز ارتقای فرهنگ شهروندی. 

به عقیده بسیاری از دانشمندان تعلیم‌وتربیت وظیفه آموزش‌وپرورش، تربیت شهروندانی است که بتواند برای رشد و شکوفایی جامعه مردم‌سالار و تجدید بنای آن تلاش کند.

میترا دبیری، فرهنگی برایمان تبیین می‌کند: «نظام آموزشی مردم‌سالار، درصدد تربیت نسلی است که بتواند در دنیای پیچیده کنونی، هم بر سرمایه دانش خود بیفزاید و هم با افزایش قابلیت همبستگی و نقش‌پذیری خود در ایجاد فضای گروهی که مسئولیت چندجانبه و جمعی به‌بار می‌آورد، کوشش نماید در چنین جامعه‌ای از ما می‌خواهند که همه با هم برای درک دنیای یکدیگر تلاش کنیم و چشم‌انداز مشترکی بسازیم که ما را قادر می‌سازد از یکدیگر بیاموزیم و درحالی‌که واقعیت کثرت‌گرایی را حفظ می‌کنیم بر خود حکومت کنیم. تعلیم‌وتربیت در جامعه اسلامی بر توسعه فرآیند آموزش مردم‌سالاری دینی تکیه دارد؛ فرآیند پویایی که هم می‌تواند به حالت انسجام و وابستگی درونی فرد عقل او و کارکرد‌های اجتماعی او بیندیشد و هم می‌تواند او را به ارزش‌های اخلاقی و اصول اعتقادی که در جهت تکریم مقام و منزلت انسانی قرار دارد، پایبند کند.»

انتظار از آموزش‌وپرورش  برای رشد فرهنگ شهروندی
واقفیم که آموزش‌وپرورش به عنوان رکن تولید آگاهی مدنی دانش‌آموزان و به عنوان عاملان اصلی باز‌تولید این آگاهی و شناخت، در واقع همان پشتوانه‌های راهبردی رشد فرهنگ شهروندی و توسعه سیاسی کشور به‌شمار می‌رود. در این باره انتظاراتی از آموزش‌وپرورش کارآمد و منطبق با نیاز‌های امروزی هست که عبارت‌اند از:

۱- آموزش مفید، اثربخش و کاربردی.
 ۲ – تربیت نسل جوان و نوجوان بر اساس معیار‌های مورد قبول جامعه.
۳- تسهیل در فرآیند جامعه‌پذیری افراد و یادگیری هرچه بهتر استاندارد‌های زندگی سالم.
۴- هدایت نسل جوان و نوجوان در جهت ترقی و توسعه مطلوب.
۵- تربیت انسان‌های قانونمند، مشارکت‌پذیر، منظم، مسئول و پرتلاش از طریق نهادینه‌سازی قانون و پرهیز از زور و خشونت و سلطه‌گری و جلوگیری از تنش و تن دادن به آن.
۶- جاانداختن فرهنگ تحزب‌گرایی و تمرین مشارکت در اداره امور مدرسه و جامعه.
۷- تقویت ایمان، روحیه شجاعت، اعتمادبه‌نفس شکیبایی در برابر مصائب و رنج‌ها، عدالت‌جویی، وجدان کاری و انضباط اجتماعی، مشورت، تعاون و ایثار.

منبع: روزنامه کیهان

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn