به گزارش صد آنلاین، مردی که همراه دو پسرش باند سرقت خودروهای سواری را تشکیل داده بود وقتی مأموران پلیس دو پسر او را دستگیر کردند، زن همسایه را به گمان اینکه آنها را لو داده به قتل رساند و جسدش را آتش زد. متهمان از یکی از شهرهای غربی برای سرقت به پایتخت میآمدند و با شیوه جدید پس از نصب جیپیاس روی خودروهای سرقتی، پس از فروش آنها با جعل سند چهاریا پنج بار دوباره همان خودرو را سرقت میکردند.
اوایل بهار امسال مردی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از سرقت خودرویش شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «خودرویم پژو ۴۰۵ است، شب قبل در نزدیکی خانهام در یکی از خیابانهای شرقی پایتخت آن را پارک کردم. ساعتی قبل وقتی به سراغ خودرو رفتم تا به محل کارم بروم، خودرویم در محلی که پارک کرده بودم، نبود. ابتدا فکر کردم در کوچه بغلی پارک کردهام، اما بعد از کمی جستوجو متوجه شدم خودرویم سرقت شده است.»
سرقتهای سریالی
با شکایت مرد جوان، مأموران برای شناسایی سارقان پژو دست به تحقیقات گسترده زدند و با بررسی دوربینهای مداربسته دریافتند عاملان سرقت مرد میانسالی همراه دو مرد جوان هستند که به صورت حرفهای در خودرو را باز و پژو را سرقت میکنند.
تحقیقات برای شناسایی عاملان سرقت ادامه داشت که مأموران با شکایتهای مشابه دیگری روبهرو شدند که حکایت از آن داشت سه سارق حرفهای در محلههای مختلف تهران خودروهای سواری مانند انواع پژو، سمند و پراید را سرقت میکنند. آنطور که دوربینهای مداربسته صحنههای سرقت را ثبت کرده بودند، سه سارق برای اینکه شناسایی نشوند با ماسک، کلاه و عینک اقدام به سرقت میکردند و هیچ ردی هم از خود بهجا نمیگذاشتند.
در حالی که هر روز بر تعداد شاکیان افزوده میشد، تیم زبدهای از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی افضلی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی و دستگیری سارقان حرفهای وارد عمل شدند.
سرقت خودروهای سرقتی
کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود با شکایتهای عجیب دیگری هم روبهرو شدند که در بررسی فنی متوجه شدند سارقان پس از سرقت خودروهای سواری با جعل سند آنها را به قیمت پایینتری نسبت به بازار میفروشند و چند روز بعد دوباره همان خودروی سرقتی را که فروختهاند، سرقت میکنند و به مشتری دیگری میفروشند.
پدر و ۲ پسر
سرقتهای سریالی سارقان ادامه داشت تا اینکه مأموران پلیس به ردپای مردی به نام سیروس رسیدند و متوجه شدند وی همراه دو پسرش به نامهای کامیار و سامیار از شهرستانی در غرب ایران به تهران میآیند و اقدام به سرقتهای سریالی خودروهای سواری میکنند.
بنابراین مأموران سه متهم را تحت تعقیب قرار دادند و چندی قبل مخفیگاه آنها را در شهرستان کرمانشاه شناسایی کردند و با گرفتن نیابت قضایی راهی محل زندگی سارقان شدند.
کارآگاهان پلیس آگاهی مخفیگاه متهمان را تحت نظر گرفتند و در عملیاتی موفق شدند کامیار و سامیار را بازداشت کنند، اما فهمیدند پدر آنها با دیدن مأموران فرار کرده است.
قتل
سپس دو متهم به پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و تحقیقات برای دستگیری سردسته باند ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید پدر دو سارق به اتهام قتل در کرمانشاه دستگیر و راهی زندان شده است. با به دست آمدن این اطلاعات، بازپرس پرونده دستور انتقال سردسته باند سارقان به پلیس آگاهی تهران را صادر کرد و متهم به تهران منتقل شد.
وی در بازجوییها به سرقتهای سریالی با همدستی دو پسرش اعتراف کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
سارقی که قاتل شد
صفدر، مرد میانسالی است که چندین سابقه کیفری در پروندهاش ثبت شده است. وی که تمام سابقههایش سرقت بوده، الان قتل هم به پروندهاش اضافه شده و چنانچه اولیای دم او را نبخشند باید در انتظار مرگ در زندان روزهایش را سپری کند.
صفدر سابقه داری؟
بله، سابقههای زیادی دارم.
چه سابقهای؟
منظورم سابقه سرقت است، مثلاً سرقت خودرو، جعل و فروش مال غیر و سرقتهای دیگر، اما الان قتل هم به سوابق من اضافه شده است. البته فکر نمیکردم روزی مرتکب قتل شوم. با خودم تصور میکردم من برای سرقت آفریده شدهام، اما دستم به خون زن همسایه آلوده شد.
چه شد که زن همسایه را به قتل رساندی؟
از او کینه داشتم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم تا آرام شوم.
چرا؟
او من و پسرانم را لو داده و باعث شده بود دو پسرم دستگیر شوند. روزی که مأموران وارد خانه ما شدند من از روی پشتبام فرار کردم و دیدم تعدادی از مأموران در خانه همسایه هستند که فهمیدم او ما را لو داده است، به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
چرا فکر میکنی او شما را لو داده است؟
تمام سرقتهای ما حرفهای بود و هیچ ردی از خودمان بهجا نگذاشته بودیم و وقتی آن روز مأموران را در خانه همسایه دیدم، فهمیدم او ما را لو داده است.
خبر نداری مأموران معمولاً برای دستگیری متهمان از خانه همسایهها وارد میشوند و این ربطی به همسایهها ندارد؟
من اینطوری فکر کردم و بههرحال الان قاتلم و البته پشیمان هم هستم.
چطور او را به قتل رساندی؟
چند روز بعد از اینکه پسرانم دستگیر شدند، زن همسایه را تحتنظر داشتم تا او را به قتل برسانم تا اینکه او را داخل خیابان دیدم که میخواست به بازار برود. زن همسایه را سوار خودرویم کردم و به او آبمیوه مسموم دادم. وقتی آبمیوه را خورد، بیهوش شد و من هم او را به بیابانهای اطراف شهر بردم و پیکر بیهوشش را آتش زدم.
چطور به جرم قتل شناسایی شدی؟
مأموران به من مشکوک شدند و فهمیدند روز آخر زن همسایه سوار ماشین من شده است.
برگردیم به سرقتهای سریالی، چه شد که همراه دو پسرت سرقت میکردی؟
من سابقهدار بودم و شغلم سرقت بود و وقتی هم پسرانم بزرگ شدند به آنها آموزش سرقت دادم و با هم به سرقت میرفتیم.
چرا برای سرقت از شهرستان به تهران میآمدید؟
تهران شهر بزرگی است و به راحتی میشود سرقت کرد. ما به تهران میآمدیم و پس از سرقت نیز دوباره به شهرمان برمیگشتیم.
درباره شیوه سرقت توضیح بده؟
شیوه سرقت ما مختص خودم بود و معمولاً هم خودروهای سواری را سرقت میکردیم و بعد با جعل سند آنها را میفروختیم.
چرا سرقت شما خاص بود؟
ما بعد از سرقت خودروهای سواری روی آن جیپیاس نصب میکردیم و بعد با جعل سند میفروختیم، اما به خریدار درباره جیپیاس حرفی نمیزدیم و بعد از چند روز از روی جیپیاس دوباره سراغ همان خودرو میرفتیم و آن را سرقت میکردیم.
یعنی خودروهای سرقتی فروخته شده را دوباره سرقت میکردید؟
بله، البته نه برای یکبار، گاهی چهار تا پنج بار یک خودرو را سرقت میکردیم و میفروختیم.
فقط در تهران سرقت میکردید؟
بیشتر سرقتهای ما در تهران بود، اما گاهی هم برای سرقت به شهرهای دیگر میرفتیم.
حرف آخر؟
پول سرقت برکت ندارد. سالهاست که سرقت میکنیم، اما چیزی نداریم.
جوان آنلاین