کد خبر : 131487
تاریخ انتشار : شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۷:۵۶
3 بازدید

قاتلان قلب‌های تنها، معروف‌ترین پرونده جنایی آمریکا

قاتلان قلب‌های تنها، معروف‌ترین پرونده جنایی آمریکا

اختصاصی «تابناک با تو»؛  هشتم ماه مارس ۱۹۵۱، مقامات آمریکایی حکم اعدام «ریموند فرناندز» و معشوقه‌اش «مارتا بک» را در زندان سینگ‌سینگ نیویورک با صندلی‌برقی اجرا کردند.  این دو پس از دستگیری به کشتن بیست زن اعتراف کردند. آنها از طریق ستون معروف روزنامه‌های دهه چهل ۱۹۴۰ میلادی، که ستون «قلب‌های تنها» نام داشت و

قاتلان قلب‌های تنها، ترسناک‌ترین پرونده عاشقانه آمریکا

قاتلان قلب‌های تنها، ترسناک‌ترین پرونده عاشقانه آمریکااختصاصی «تابناک با تو»؛  هشتم ماه مارس ۱۹۵۱، مقامات آمریکایی حکم اعدام «ریموند فرناندز» و معشوقه‌اش «مارتا بک» را در زندان سینگ‌سینگ نیویورک با صندلی‌برقی اجرا کردند. 

این دو پس از دستگیری به کشتن بیست زن اعتراف کردند. آنها از طریق ستون معروف روزنامه‌های دهه چهل ۱۹۴۰ میلادی، که ستون «قلب‌های تنها» نام داشت و مخصوص زنان بیوه، مطلقه و مجرد برای یافتن همسر و معشوقه بود، طعمه‌های خود را با رد و بدل کردن نامه‌های دروغین عاشقانه به دام می‌انداختند.

«ریموند مارتینز فرناندز» در ۱۷ دسامبر ۱۹۱۴ در هاوایی از پدر و مادری اسپانیایی به دنیا آمد. او در دوران کودکی به مکان‌های مختلفی مهاجرت کرد تا اینکه سرنوشت او را بر آن داشت تا برای کار با عمویش، از اقیانوس عبور کند و به اسپانیا برود. او در آنجا ازدواج کرد و در حالی که هنوز بیست ساله بود برای خود تشکیل خانواده داد.

فرناندز در طول جنگ‌جهانی دوم در خدمت سربازی شرکت کرد، سپس تصمیم گرفت به ایالات متحده برود و همسر و چهار فرزندش را رها کرد. سوار بر کشتی عازم آمریکا بود که در آنجا از ناحیه سر دچار جراحت شدید شد و به لوب‌پیشانی مغزش آسیب رسید و مجبور شد سه ماه در بیمارستان بستری بشود. 

سپس همه چیز در مسیر جنایت قرار گرفت؛ به اتهام دزدی دستگیر و زندانی شد. او یک هم‌سلولی از هائیتی داشت که به او قوانین و اعمالی برای فریب دادن و اغوای زنان را آموزش می‌داد.

قاتلان قلب‌های تنها، ترسناک‌ترین پرونده جنایی آمریکا

در مورد مارتا بک: 

 او در ۶ مه ۱۹۲۰ در ایالت فلوریدا آمریکا به دنیا آمد و از مشکل غده تیروئید رنج می‌برد که باعث افزایش وزن و بلوغ زودرس‌اش شده‌بود. در طول محاکمه ادعا کرد که در جوانی برادرش به او تجاوز کرده و مادرش نیز او را مورد آزار و اذیت قرار داده‌است.

مارتا بک از دانشکده پرستاری فارغ التحصیل شد، اما نتوانست شغل مناسبی پیدا کند، بنابراین مجبور شد از جایی به جای دیگر در ایالات متحده نقل مکان کند، تا اینکه در نهایت در حالی که اولین فرزندش را باردار بود به فلوریدا بازگشت.

مارتا با پدر فرزند دومش ازدواج کرد و در مدت کوتاهی برای بار دوم باردار شد. اما در عرض چند ماه از هم جدا شدند. بنابراین، مارتا به یک مادر مجرد با دو فرزند تبدیل شد. او در سال ۱۹۴۶ موفق شد در بیمارستان کودکان «پنساکولا» شغلی پیدا کند. 

یک سال بعد، او آگهی‌ای را در بخش «قلب‌های تنها» یک روزنامه منتشر کرد و به دنبال همدم بود و به زودی پاسخی از سوی «ریموند فرناندز» دریافت کرد.

فرناندز از نیویورک به فلوریدا نقل مکان و برای مدت کوتاهی با بک زندگی کرد و سپس به نیویورک بازگشت. مارتابک ناگهان از کارش اخراج شد، بنابراین به محل زندگی فرناندز رفت. زمانی که رابطه آنها تقویت شد، ریموند فرناندز به او اعتراف کرد که چه جرائمی مرتکب شده‌است.

مارتا معشوقش ریموند فرناندز را بسیار دوست داشت به خاطر او، دو فرزندش را به گروه مسیحی پروتستان «ارتش‌نجات» سپرد و تمام توجه، عشق و علاقه خود را وقف او کرد.

قاتلان قلب‌های تنها، ترسناک‌ترین پرونده جنایی آمریکا

فرناندز همچنان به نامه‌های ستون «قلب‌‌های‌تنها» پاسخ می‌داد و اغلب وانمود می‌کردکه مارتا خواهر اوست و ادعا می‌کرد که خواهرش مهمان او است و خانه مال خود اوست. این دروغ‌ها نوعی احترام برای او در میان آشنایان به ارمغان می‌آورد و باعث می‌شد قربانیانش راحت‌تر جذب شوند، زیرا اطمینان میافتند که زن دیگری هم در خانه وجود دارد.

مارتا عاشق فرناندز بود و وقتی تعداد زنانی که او به خانه می‌آورد افزایش می‌یافت حسادت در قلب او شعله می‌کشید. در سال ۱۹۴۹، فرناندز با «جانت‌فی» آشنا و به او نزدیک شد و برای زندگی در آپارتمان جانت به لانگ‌آیلند نقل مکان کرد. 

یک روز، مارتا وارد خانه شد و آنها را در کنار هم خفته یافت و با چکش به سر «فی» ضربه زد و او را کشت و فرناندز هم برای اطمینان از مرگ «فی»، او را خفه‌کرد. هنگامی که خانواده فی به ناپدید شدن او مشکوک شدند، این دو به میشیگان گریختند و در وایومینگ، نزدیک «گراند راپیدز» ساکن شدند.

قاتلان قلب‌های تنها، ترسناک‌ترین پرونده عاشقانه آمریکا

بین سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۹، آنها مظنون به قتل ۲۰ زن بودند. در فوریه ۱۹۴۹، فرناندز و مارتا بیوه ۲۸ ساله‌ای به نام «دلفین‌داونینگ» را ملاقات کردند. دلفین یک دختر دو ساله داشت که او را با خود برای ملاقات با این زوج برد. اندکی بعد حال داونینگ بد شد، فرناندز به او قرص خواب داد.

وقتی بچه برای مادرش گریه کرد، مارتا عصبی شد و او را خفه کرد. این خفگی باعث مرگ کودک نشد، اما جای دست‌های مارتا روی گلوی کودک باقی مانده‌بود، فرناندز می‌ترسید که اثرات به‌جای مانده، مادر را پس از بیدار شدن به او مشکوک کند، بنابراین تصمیم گرفت در حالی که داونینگ بیهوش است به او شلیک کند و او را بکشد. بعد از کشتن خانم داونینگ، چند روز در خانه او ماندند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد. 

گریه دختر کوچک به حدی شدید شد که کم‌مانده‌بود آنها را لو بدهد، بنابراین مارتا بک چاره‌ای جز غرق کردن او نداشت، سپس داونینگ و نوزادش را در زیرزمین خانه دفن کردند. همسایه‌ها به ناپدید شدن ناگهانی مادر و دختر مشکوک شدند و به پلیس خبر مفقود شدن آنها را دادند.

پلیس «ریموند فرناندز» و «مارتا بک» را در خانه قربانی «داونینگ» اندکی پس از قتل او دستگیر کرد.

در نهایت: 

این دو جنایتکار دستگیر شدند و به سزای عملشان رسیدند، و ستون قلب‌های‌تنها نیز با افزایش اعمال مجرمانه حاصل از آن، کم کم طرفدارانش را از دست داد و به آرشیو تاریخ پیوست. 

می‌توانید کلیک کنید و بخوانید: عبور هولناک قاتلین زنجیره‌ای از مرحله «توتم»؛ حاوی مطالب و عکس‌های ترسناک

+

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn