پس از انتشار بخش اول و بخش دوم گفتگوی خبرورزشی با رحمان رضایی، مربی تیم ملی، این مصاحبه به قسمت پایانی خود رسیده است.
امکان تغییر نسل در تیم ملی، جوان گرایی و موانع این اتفاق در فوتبال ایران، موضوع اصلی صحبت های این قسمت از گفتگو بود. همچنین برداشت های مثبت و منفی از قرقیزستان و بررسی عملکرد ستاره های تیم ملی طی ۶ بازی مقدماتی جام جهانی، دیگر موضوعاتی بود که در قسمت پایانی گفتگو با رحمان رضایی به آن پرداخته شد.
تماشاگر این گفتگو باشید:
گفتید میانگین سنی تیم ملی ایران همیشه بالا بوده، این صحبت شما کاملا درست است، فقط یک دوره بود که اینطور نبود، وقتی با حشمت خان مهاجرانی به جام جهانی ۱۹۷۸ رفتیم. سوالم این است که آیا آن زمان مربی دستش برای تغییر نسل باز بود؟ یا اینکه باشگاه ها به قدری جوان پرورش می دادند که مربی می توانست از بازیکن جوان استفاده کند. اصلا تغییر نسل را وظیفه بازیکن می دانید یا باشگاه؟
یک مشکل بزرگ الان فوتبال ایران و جهان است است که دیگر در کوچه و خیابان فوتبال بازی نمی شود. بازیکنان زمان ما و یا قبل از زمان ما، چند هزار ساعت در کوچه و خیابان بازی می کردند. الان بازیکن دو ساعت تمرین می کند، به خانه می رود تا دوباره فردا برسد و دو ساعت تمرین کند. در حالی که زمان ما من جداگانه از تیم تمرینات و بازی خودم را می کردم. روزانه چهار پنج ساعت کار می کردیم. الان حتی می بینم کارشناسان ایتالیایی هم به این موضوع انتقاد می کنند. خصوصا اینکه تیم ملی ایتالیا سه دوره جام جهانی نرفت. می گویند به این خاطر است که بازیکنان اصلا تجربه کافی برای فوتبال را ندارند.
بسیاری بازیکنان واقعا در خیلی کارهای بیسیک فوتبال در سطح بزرگسال واقعا نمایش ضعیفی دارند. الان این نسلی که داریم نسل فوق العاده خوبی هستند. بازیکن هایی هستند که درباشگاه های شان جزو بهترین ها هستند. شما واقعا اگر بهترین دیگری سراغ دارید برای تیم ملی به ما معرفی کنید.
بله در فکر این هستیم که بازیکنان جدید بیاوریم و حتی با باشگاه های آنها صحبت کنیم. به نظرم باشگاه ها باید جرات داشته باشند. متاسفانه به قدری فوتبال ما نتیجه گراست که مدیران باشگاه ها با نتایج ضعیف ظرف شیش ماه تا یک سال برکنار می شوند. با این روند متاسفانه مدیر بعدی فقط دنبال نتیجه گرفتن است. با چه ابزاری؟ با هر ابزاری که شود؟ بازیکن ۳۸ ساله بگذارد یا ۲۰ ساله؟ مهم نیست، فقط نتیجه بگیرد! نگیرد برکنار می شود.
بنابراین دوام و بقای یک مدیر باشگاه برای اینکه بتواند یک برنامه ای داشته باشد و برنامه طولانی مدت بریزد، برای اینکه بتواند بیس باشگاه رو درست کند، تحت تاثیر قرار می گیرد.
ببینید یک مدیرعامل در تیم پایه مربی ایکس رو می گذارد، فلان مدیر آکادمی را می گذارد، بعد ۶ ماه مدیرعامل تغییر می کند و کادر هم عوض می شود. خوب این بچه چه کار کند؟ چه چیزی یاد بگیرد؟ سیستم و سبک مربی کاملا فرق می کند. اینها باعث می شود نسل جدید بازیکنان آن تجربه کافی را نداشته باشند. حتی در کارهای تاکتیکی بسیار بیسیک فوتبال بسیار مشکل دارند.
در رابطه با اینکه گفتید با باشگاه ها صحبت کنیم برای دعوت بازیکنان جوان به تیم ملی، بعد اینکه صعود قطعی شد…
با باشگاه ها و مربیان باید صحبت شود تا به بازیکنان جوان تر بیشتر میدان بدهند. اصلا یک قانونی فدراسیون باید بگذارد که به بازیکنان جوان بیشتری در هر بازی میدان داد. مثلا مشخص کنن این تعداد بازیکن زیر ۲۳ سال باید در ترکیب باشند. این می تواند فوتبال ملی ما را تقویت کند و بازیکنان خوبی را پرورش بدهیم برای آینده فوتبال مان.
ما ۹۹% درصد صعود میکنیم به جام جهانی و زمانی قطعی شدن صعود می توانیم این انتظار را از تیم ملی داشته باشیم که به جوانان میدان دهد تا باشگاه ها هم از روی دست تیم ملی بنویسند؟
صد در صد، این کاملا حرف منطقی و به جایی است. انشاالله صعودمان قطعی شود باید بازیکنان جوان بیشتری در ترکیب بازی دهیم تا با حضور در بازی های رسمی بتوانند تجربه لازم را به دست آورند.
ببینید بازیکن های جوان ما اصلا تجربه ملی آنچنانی ندارند، در سطح بین المللی و بازی های بزرگ می گویم، واقعا این هم یک نقص و ضعف است. در باشگاه ها هم باید خوب کار شود، خصوصا باشگاه هایی که در آسیا حضور دارند، باید بیشتر به جوان ها میدان دهند تا همان ها پشتوانه تیم ملی باشند.
دوباره برگردیم به بازی قرقیزستان، می خواهم یک برداشت منفی را بگویم و یک برداشت مثبت. ابتدا برداشت منفی، گفتید که بازی با کره شمالی ما بعد از اخراج دو گل خوردیم اما خوب نیمه دوم بازی با قرقیزستان ۱۱ نفره بودیم و باز دو گل خوردیم. این ایراد از استراتژی ما برای نیمه دوم بود؟
ببینید بازیکنان نیمه دوم همان بازیکنان نیمه اول بودند، تعویضی بین دو نیمی نداشتیم. بعضی اوقات این وضعیت روحی برای بازیکنان در شرایط مختلف بازی پیش می آید. حتی تیم های بزرگ دنیا هم این مشکل را پیدا می کنند. نتایج اخیر رئال مادرید را ببینید، رئالی که پرافتخارترین تیم دنیاست. بازیکن رئال باد از لحاظ روحی ۲۰ باشد، بیست از بیست باشد. همینطور از لحاظ فنی و تاکتیکی.
بنابراین چرا این اتفاقات پیش می آید؟ چرا رئال میاد از یک تیم ناشناخته می بازد؟ منظور ناشناخته در سطح بین المللی و از لحاظ افتخارات است. این اتفاقات برای هر تیمی رخ می دهد. اما مهم چیست؟ مهم این است حتی وقتی ۱۰ نفره می شوید، حتی وقتی شرایط روحی تیم تغییر می کند، بتوانیم بازی را ببریم. تیم بزرگ جایی که روز بدش است هم بازی را می برد.
برداشت مثبت هم این بود که بعد مساوی شدن بازی، امیر قلعه نویی چهارتا تعویض کرد و توانستیم بازی را ببریم.
بله با چهار تا تعویض توانستیم بازی را بگیریم، دوندگی مان بیشتر شود و گل بزنیم. این خیلی به نظر من نکته مثبتی بوده در این بازی آخر.
در این ۶ بازی که تا حالا انجام شده کدام بازیکن یا بازیکنان، رحمان رضایی را به عنوان مربی تیم ملی از همه بیشتر تحت تاثیر قرار دادند؟
ببینید دو تا بازی آخر میلاد محمدی فوق العاده کار کرد. خود مهدی طارمی هم خیلی خوب کار کرد، مخصوصا بازی کره را، با وجود اینکه آن اتفاق پیش آمد. ببینید خوشبختانه ما بازیکنانی داریم که تو هر بازی می توانند تعیین کننده باشند.
همین بازی آخر سردار آزمون را شما در نظر بگیرید، گل زد، آن هم چه گلی! واقعا قابلیت هایی داریم در بازیکنان مان که کمتر تیمی در سطح آسیا آن را دارد.
تک تک بازیکنان مان بسیاری اوقات تیم را دوباره بلند کردند و نتیجه را رقم زدند. زمانی هم که برد مقتدرانه داشتیم میبینیم اکثر بازیکنان به نحو احسن کار خودشان را انجام دادند.
بنابراین نمیتوانیم از بازیکن خاصی نام ببریم ولی من فکر میکنم نقش مهدی طارمی و سردار آزمون خیلی پر رنگ است در بردهای ما. فوتبال فراتر از سطح آسیا دارند و واقعا جزو نوابغ و نخبه های فوتبال ملی هستند.
من فکر میکنم نقش این دو نفر خیلی پر رنگ تر است اما می بینید در خط دفاعی هم بازیکنای خیلی خوبی داریم. شجاع و کنعانی، گلرهای ما، همه خوب هستند. هرکدام در ترکیب باشند خیال ما راحت است. از بیرانوند بگیرید تا گلر چهارم، همه عالی هستند. هرکدام کاپیتان و بزرگ تیم خودشان هستند و در سطح ملی می توانند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشند.
این کار را سخت می کند برای مربی و واقعا بعضی موقع ها به چالش میخوریم برای انتخاب دروازه بان. خود بیرانوند عالی کار می کند. خیلی مواقع ناجی تیم شده است.
در خط هافبک هم بازیکنان خیلی خوبی داریم. مثلا خود قدوس، حتی کریمی که در این دو بازی آخر خیلی خوب کار کرده است. کاپیتان تیم خودش است و از لحاظ روحی آماده بود، خود سعید عزت اللهی و صالح حردانی.
همه بازیکنان ما، می آیند در شرایط مختلف تیم را بلند می کنند، فشار تیم را در آن لحظه که باید قبول می کنند. ۴ بازیکن ذخیره که بازی آخر به زمین فرستادیم هم کار را در آوردند. ببینید مقابل قرقیزستان چیزی که مهم بود، نتیجه بود در آن بازی برای ما و توانستیم نتیجه را برگردانیم.
این نشان می دهد که حتی روی نیمکت ما بچه های قابل اتکا و با کیفیت خوب داریم که می توانند هر جا مربی صدای شان می کند برای بازی بتوانند به نحو احسن کارشان را انجام بدهند.
شما هم صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ با برانکو را تجربه کردید هم صعود نکردن به جام جهانی ۲۰۰۲ با بلاژویچ. چه تفاوتی هست بین این رفتن و نرفتن؟
آن نرفتن که واقعا… نرفتنی که با یک باخت نرفتیم و خیلی برای اون نسل هم گران تمام شد. میتوانست خیلی استعدادهای خاصی را به فوتبال ما تحویل بدهد.
در آن دوره ای که ۲۰۰۲ نرفتیم اگر صعود می کردیم بازیکنان می توانستند در سطح بین المللی خودشان را نشان بدهند. تمام این ها اتفاقاتی است که پیش می آید. مقدماتی ۲۰۰۲ را به غیر از بازی بحرین خیلی مقتدرانه جلو رفتیم ولی اینجا شما میبینید که همه بازی ها را بردیم و فقط یک مساوی داشتیم.
در مجموع همیشه این نرفتن ها آسیب میزند به فوتبال ملی. باید ۴ سال صبر کنی تا بازیکنانت را در سطح جهان به رخ دنیا بکشی. چه بسا با همین رفتن ها بازیکنان شانس بزرگی پیدا می کنند برای رسیدن به تیم های اروپایی. هر کارشناسی معتقد است حضور در جام جهانی می تواند فوتبال یک کشور را متحول کند.
شما حساب کن خیلی از کشورها هستند که واقعا آه و افسوس دارن برای حضور در جام جهانی، حتی کشورهای خیلی بزرگ در سطح یک فوتبال اروپا که یک جام جهانی را حضور پیدا نمی کنند، ۴ سال آه و افسوس می خورند تا بتوانند دوباره به جام جهانی بروند.
بنابراین هم از لحاظ فنی، هم از لحاظ پرورش استعداد و هم از لحاظ اینکه جوانان یک مملکت آن بازی ها را می بینند و این می تواند انگیزه تشویق خوبی برای آنها باشد تا خودشان را در آن شرایط ببینند.
رحمان رضایی، خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. من دیگر هیچ سوالی ندارم. اگر سوالی بوده نپرسیده باشم، اگر صحبتی هست با مخاطب خبرورزشی، هوادار تیم ملی و مردم، آن را واگذار می کنم به شما…
خواهش میکنم، تشکر دارم از شما و همکارانتان. در این مصاحبه یک چیزی که خیلی بولد بود بحث انتقاد بود و حتی نتایج تحتالشعاع این قضیه قرار گرفته آن هم بعد از این مدتی که از ۶ بازی ۱۸ امتیاز گرفتیم.
صحبتم با همه است، چه کسانی که در خانه خونه فوتبال را میبینند و از دیدن آن لذت میبرند، چه کسانی که در این کار هستند و دست به قلم دارند، همه اصحاب رسانه و همه کارشناسان و منتقدان و همه و همه … به نظر من عرق و تعصب مان را، حتی اگر کاذب هم باشد به تیم ملی و کشورمان داشته باشیم. نه تنها در فوتبال بلکه در همه رشته ها. من خودم به شخصه این طور هستم.
بیاییم یک جاهایی انتقاد بکنیم، انتقادهای سازنده بکنیم و یک جاهایی از تقصیر و اشتباهات بگذریم و تشویق بکنیم. آن جایی که لازم است تشویق بکنیم، تشویق بکنیم، آن جا که لازم است انتقاد بکنیم، انتقاد درست بکنیم.
به این شکل نباشد که بازیکن یا حتی خود مربی یا از آن طرف کارشناس، منتقد، بیاید خارج از بحث فوتبال با هم دلخوری به وجود بیاورند و از هم ناراحت باشند.
ممنون از شما رحمان رضایی عزیز و آرزوی موفقیت داریم برای شما و مجموعه تیم ملی در ادامه راهی که تا الان برای جام جهانی روی کاغذ شصت درصدش ولی در واقع ۹۹ درصدش طی شده برای صعود و حضور در جام جهانی. همچنین ممنون از مخاطبان خبرورزشی که تا این لحظه همراه ما بودند. امیدوارم از این برنامه لذت برده باشید.
همچنین ببینید:
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰