به من گفت هزینه آژانس چقدر است که به جای آمریکا پرداخت کنیم!
در خاطرات روحانی از روزهای اول پس از انتخابات ۹۲ آمده است: شکست اصولگرایان حداقل دل احمدینژاد را خنک میکرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری میکرد که فقط احمدینژاد یا احمدینژادیها هستند که میتوانند اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمیآید. در خاطرات
در خاطرات روحانی از روزهای اول پس از انتخابات ۹۲ آمده است: شکست اصولگرایان حداقل دل احمدینژاد را خنک میکرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری میکرد که فقط احمدینژاد یا احمدینژادیها هستند که میتوانند اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمیآید.
در خاطرات روحانی از روزهای اول پس از انتخابات ۹۲ آمده است: شکست اصولگرایان حداقل دل احمدینژاد را خنک میکرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری میکرد که فقط احمدینژاد یا احمدینژادیها هستند که میتوانند اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمیآید.
سایت حسن روحانی، به انتشار خاطرات او درباره پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و چینش کابینه خود پرداخته است.
در ادامه قسمتی از این خاطره را میخوانید؛
بعداً که در جلسهای شورای عالی امنیت ملی هم به عنوان یکی از دو نماینده مقام رهبری حضور مییافتم کموبیش با هم در اختلاف بودیم تا جایی که یک بار شهید قاسم سلیمانی از من در برابر احمدینژاد دفاع کرد. یک بار هم احمدینژاد پیشنهاد عجیبی داد. پیشنهاد کرد برای هر قاره یک سفیر از سوی جمهوری اسلامی تعیین شود و من به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در قاره اروپا، سفرای موجود در کشورهای اروپایی را هدایت کنم! استنباط من از این پیشنهاد نوعی تبعید از سیاست داخلی بود تا مبادا هوای ریاستجمهوری به سرم بزند!
شکست اصولگرایان حداقل دل احمدینژاد را خنک میکرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری میکرد که فقط احمدینژاد یا احمدینژادیها هستند که میتوانند اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمیآید. پیروزی من در واقع شکست اصولگرایانی بود که احمدینژاد با آنان درافتاده بود و به همین علت بیش از پیروزی من، از شکست قالیباف خوشحال بود.
احمدینژاد با لبخند در دفتر من حاضر شد. گفت تمام مناظرهها را دیده است و در مناظره سوم با چند نفر از وزیران در دفتر رئیسجمهور پای تلویزیون نشسته بودند که من کلمهٔ «گازانبر» را به کار بردم. احمدینژاد در همان لحظه به وزیرانش رو کرده بود و گفته بود: «شیخ، قالیباف را از طبقه بیست و ششم پایین انداخت.»
من البته از او نپرسیدم چرا طبقه ۲۶؟ اما احمدینژاد با شادی گفت: «در هر صورت هر کاری بشود، کار سمنانیهاست.» اشاره احمدینژاد به استان سمنان زادگاه مشترک هر دو ما بود که البته من اهل «سرخه» بودم و او زادهٔ «آرادان». احمدینژاد به این ترتیب میخواست قرابتی میان من و خودش بجوید و به راستی هم به جز سمنانی بودن هیچ نسبتی میان ما نبود!
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0