کلمات از شمشیر و گلوله خطرناکتر هستند. انسان در موقعیتهای مختلف باید بداند که از کلمات چطور استفاده کند. فرقی نمیکند، چه در پیروزی و چه در شکست، شما باید به این سلاح و تخصص مسلح باشید.
وقتی از رئیس یک مجموعه صحبت میکنیم یعنی او باید بدیهیات و مسائل ابتدایی مدیریت را خوب بداند. درست صحبت کردن و استفاده بجا از کلمات، یکی از همین بدیهیات مدیریت است. بخصوص وقتی شما رئیس یک فدراسیون در یک کشور پرجمعیت هستید که اتفاقاً بیشتر جمعیتش جوان و علاقمند به ورزش هم هستند.
صندلی ریاست فدراسیون برخی رشتهها مثل فوتبال یا کشتی حتی بیشتر از صندلی وزارت یک وزارتخانه در دولت دردسر و پیامد و شهرت دارد. فدراسیونهای سطح پایینتر نیز به مراتب بیشتر از استانداری یا مدیر کلی یک وزارتخانه تحت نظارت و ذره بین مردم و افکار عمومی هستند؛ و بالاخره برسیم به اینکه وقتی پای میدان المپیک وسط باشد، دیگر همه چیز ضریب هزار پیدا میکند. کوچکترین جزئیات در هر شرایط میتوانند تبعاتی به اندازه یک بمب اتمی داشته باشند!
چند سال پیش رئیس فدراسیون شنا در یکی از دولتهای قبلی مشابه همین جمله را بر زبان آورده و هنوز هم رسانهها وقتی قرار است مطلب طنز بنویسند، از ایشان وام میگیرند. این خیلی بد است که مدیران ارشد ورزش ما چیز از تاریخ و از کسانی که پیش از آنها روی این صندلیها نشسته بودند، نمیدانند و طبعاً یاد هم نمیگیرند و همان اشتباهات را تکرار میکنند و هزینه اش را نسلهای جوان مستعد میدهند.
وقتی شناگر ما بین دهها شرکت کننده یکی مانده به آخر شد، وقتی یک دوچرخه سوار ما به عنوان نفر آخر از خط گذشت و گفتند همین که مسابقه را به پایان رسانده یعنی موفقیت، اینها همان بلایی است که کلمات سر مدیران ما میآورند؛ و از آنجا که اهل عبرت گرفتن نیستیم، حالا رئیس فدراسیون قایقرانی هم دوباره مرتکب همان خطا شده و آخر شدن ورزشکار ما در گروه خود را به حساب موفقیت کارنامه خود میگذارد!
اگر ایشان یک روز در عمرش ورزش کرده بود خوب میفهمید در میدان رقابت برای یک ورزشکار هیچ چیز تلختر از شکست نیست. این جمله نخنمای قدیمی که «این شکست چیزی از ارزشهای ما کم نمیکند» چند دهه قبل میتوانست مرهمی بر افکار عمومی باشد، اما دردی از خود ورزشکار دوا نمیکرد…
چه رسد به حالا که دیگر افکار عمومی را نمیتوان به این راحتی گول زد. همه برای رقابت در المپیک میآیند و قهرمان ما بین ۶ نفر ششم شده، پس چه انتظاری از او داشتید که میگویید فراتر از انتظار ظاهر شد؟ یعنی قرار بوده فقط تعادل قایقش را در هنگام مسابقه حفظ کند یا همین که به خط پایان رسیده از نظر شما شاهکار است؟
خوب است که این عزیزان همگی در پاریس حضور دارند و با چشم خود موفقیت قهرمانان سایر کشورها را میبینند. اگر رسیدن به خط پایان به عنوان نفر آخر فراتر از انتظار است، پس آنها که مدال میگیرند و پرچم بالا میبرند چه کردهاند؟ نکند، چون خودتان تنها به سفر و حضور در اروپا راضی و دلخوش هستید فکر میکنید ورزشکار هم مثل شماست؟
کاش ایشان حداقل از همان بحث قدیمی کمبود امکانات و تحریمها و نبودن قایق و پارو حرف میزد. کاش حداقل دو بهانه جدید پیدا میکرد تا دستاویزی برای ادامه مدیریت خود در سالهای آینده داشته باشد!