یک اثر هیجانی واقعاً خوب هیچوقت کهنه نمیشود و این را میتوان در عناوین جدید این ژانر مشاهده کرد. در همین حین، هیچ چیز نمیتواند از آثار کلاسیک پیشی بگیرد. فیلمهایی هستند که تماشای آنها الزامیست. یک اثر ژانر هیجانی خوب، چنان پیچش داستانی دارد که مخاطب تمام طول تیتراژ به فکر فرو میرود. از فیلم The Sixth Sense گرفته تا شاهکاری چون Fight Club. اینها بهترینهای ژانر هیجانی هستند.
چیزی که همهی فیلمهای هیجانی با یکدیگر اشتراک دارند، پیچشهای داستانی جذاب است. پیدا کردن یک فیلم هیجانی بدون پیچش بسیار سخت است. البته پیدا کردن یک عنوان هیجانی با پیچشی حقیقتاً جذاب و شوکهکننده سختتر است. متاسفانه در اکثر شرایط مخاطبین میتوانند این سورپرایزها را به راحتی مشاهده کنند.
یک اثر هیجانی واقعاً خوب هیچوقت کهنه نمیشود و این را میتوان در عناوین جدید این ژانر مشاهده کرد. در همین حین، هیچ چیز نمیتواند از آثار کلاسیک پیشی بگیرد. فیلمهایی هستند که تماشای آنها الزامیست. یک اثر ژانر هیجانی خوب، چنان پیچش داستانی دارد که مخاطب تمام طول تیتراژ به فکر فرو میرود. از فیلم The Sixth Sense گرفته تا شاهکاری چون Fight Club. اینها بهترینهای ژانر هیجانی هستند.
فیلم Primal Fear (1996) اثر گرگوری هابلیت
وکیلی مجرب و کارکشته به نام مارتین ویل (با ایفای نقش ریچارد گیر) مسئولیت دفاع از مردی جوان را به عهده میگیرد. این مرد جوان ارون (با ایفای نقش ادوارد نورتون) نام دارد. وی به قتل وحشتناک یک اسقف مظنون است. قبل از اینکه اسقف مذکور ارون را زیر بال خود بگیرد، او یک کودک بیخانمان بود. زندگی کردن توی خیابانها، خجالت و لکنت زبان از مشکلات او بود. ویل شکی ندارد که ارون بیگناه است.
تماشای یک ویدیو که دلایل منطقی برای کشتن اسقف از سوی ارون میدهند، او را به شک وا میدارد. اون از این لحظهی فیلم به بعد نگران میشود. در سر تا سر فیلم، مارتین رازهای بیشتر و بیشتری را از موکل او فاش میکند. با وجود نگرانیهای بسیار، ویل به بیگناه بودن موکل خود اعتقاد دارد. فیلم Primal Fear حقیقتاً به شخصیت ادوارد نورتون متعلق است. کسی که همزمان عجیب و بیگناه به نظر میرسد. اجرای فوقالعادهی نورتون پیچشی را رقم میزند که مخاطبین را بدون شک شوکه خواهد کرد.
فیلم Knives Out (2019) اثر رایان جانسون نشان داد که ژانر هیجانی نمرده است
نویسندهی کتابهای جنایی، هارلن ترامبی (با بازی کریستوفر پلامر)، در خانهاش درست بعد از جشن ۸۵ سالگی خود میمیرد. کارآگاه بنوآ بلانک (با بازی دنیل کریگ) به طرز مرموزی برای بررسی این شرایط استخدام شده است. بلانک از هزارتویی از فریب و دروغ میگذرد. هزارتویی که توسط خانوادهی عجیب و قدرتطلب هارلن ساخته شده است.
کشف حقیقت هدف اصلی اوست. کارگردان رایان جانسون با این فیلم منتخب، توانست علاقهی مخاطبین به ژانر “چه کسی قتل را مرتکب شده است” را بازگرداند. این فیلم هیجانی کمدی مخاطبین را به تک تک اعضای خانواده مشکوک میکند. در نظر داشته باشید، که هیچ چیز آن طور که به نظر میرسد نیست. زمانی که لحظهی آشکار شدن حقیقت فرا میرسد، فیلم Knives Out یکی از بهترین حقایق را فاش میکند.
فیلم Arrival (2016) اثر دنیس ویلنوئو
زمانی که یک سفینهی عظیمالجثه در ۱۲ موقعیت جغرافیایی مختلف در جهان فرود میآید، چه میشود؟ یک پروفسور به نام لوئیس بانکز (با بازی ایمی آدامز) مسئول گروهی از محققان حرفهای میشود. بانکز و گروه او مجبورند هر چه سریعتر با این مهمانهای ناشناخته ارتباط برقرار کنند. جهان در لبهی تیغهی جنگ قرار دارد و بانکز جان خود را به خطر میاندازد.
بقای او و نسل بشر به حل معما بستگی دارد. در این فیلم خبری از خط داستانی انتقام، معمای قتل یا صحنهی اکشن هیجانانگیز نیست. در عوض، فیلم Arrival داستانی زیبا دربارهی حقیقتهای ارتباط با موجودات فضایی را بیان میکند. تمام آثار ژانر علمی-تخیلی هیجانی تمی جدی دارند که باعث میشود شما پیچش داستان را مشاهده نکنید. به جای شوکهکننده بودن، این اثر تمرکز را روی به فکر وا داشتن مخاطب خود میگذارد.
فیلم Get Out (2017)، فیلمی به کارگردانی جوردن پیل در ژانر هیجانی
فیلم Get Out بدون شک یکی از وحشتناکترین آثار هیجانی چند سال اخیر است. این عنوان ثابت کرد که جوردن پیل استعدادی برای فیلمسازی در ژانر وحشت مدرن دارد. تا این لحظه، Get Out یکی از بهترین آثار آغازین کارنامهی کاری یک کارگردان در دههی ۲۰۱۰ است. این فیلم داستان مردی سیاهپوست و جوان به نام کریس را بازگو میکند. کریس در حال ملاقات با خانوادهی دوست سفیدپوست خود است. در منزل خانوادهی این دوست، همه چیز به نقطهی جوش داستانی نزدیک میشود.
جوردن پیل با عنوان Get Out ثابت کرد که فیلمهای ژانر وحشت روانشناسی که پیچش داستانی دارند، معمولاً بهترین ژانر خود هستند. این اثر پیچشهای بسیاری دارد که هر یک از دیگری وحشتناکتر و شوکهکنندهتر است. هیچ یک از این سورپرایزها به بزرگی حقیقت نهفته در راز خانوادهی دوست کریس نیست. داستان از لحظهی رونمایی تغییر میکند و جنبهی وحشتناک فیلم کنترل همه چیز را به دست میگیرد. همین فیلم اثبات میکند که شما برای ساخت یک اثر وحشتناک نیازی به هیولا ندارید.
فیلم Mulholland Drive (2001) اثر نابغهی سینما، دیوید لینچ
بازیگری جوان و سادهلوح (با بازی نائومی واتز) به هالیوود میآید. وی ناخواسته درگیر دسیسهای وحشتناک دربارهی یک زن (با بازی لارا هرینگ) که تقریباً کشته شده بود میشود. این زن اکنون بخاطر یک تصادف ماشین دچار فراموشی شده است. هر دو زن به دنیایی از کابوسها کشیده میشوند. مرکز این دنیا، جعبهای آبی و خطرناک است. در کنار جعبه، یک کارگردان به نام آدام کشنر و کلوپی مرموز به نام Silensio نقشی کلیدی ایفا میکنند.
فیلم Mulholland Drive برای بسیاری از مخاطبین بسیار عجیب و گیجکننده است. پس از تماشای این فیلم، حقیقت را زیر سوال خواهید برد. بدون شک امضای مرموز و پیچیدهی دیوید لینچ روی این اثر قرار دارد. با پیچشهای داستانی بسیار و پایانی غیرقابل پیشبینی، ذهنی صبور بهترین تجربه را از این فیلم به دست میآورد.
فیلم The Departed (2006) اثر یکی از سلاطین سینما، مارتین اسکورسیزی
اسکورسیزی حقیقتاً برای تبدیل شدن به یکی از افسانههای تاریخ سینما نیازی به بردن جوایز ندارد. با این وجود، این فیلم The Departed بود که جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را در کنار بهترین فیلم سال برای مارتین اسکورسیزی به ارمغان آورد. داستان این فیلم دربارهی پلیسی تحت پوشش در یک گروه خلافکار ایرلندی است.
در کنار او، یک خبرچین نیز از سوی گروه خلافکار ایرلندیها در ادارهی پلیس فعالیت میکند. هر دوی این شخصیتها سعی میکنند تا هویت دیگری را تشخیص دهند. اثر The Departed یکی از بهترین پیچشهای داستانی در تاریخ سینما را دارد. این فیلم، همچون تحقیقات پلیس، پر است از پیچشهای غیرمنتظره. در تمام طول فیلم، شما مدهوش داستان آن خواهید بود. این پیچش داستانی در بخش سوم فیلم رخ میدهد که مهر طلایی را روی داستان کلی فیلم قرار میدهد.
فیلم Memento (2000) اثر کریستوفر نولان
پس از این که یک مرد وارد خانهی لئونارد (با بازی گای پیرس) میشود و همسر او را میکشد، وی دچار آسیب مغزی میشود. در حالی که او سعی میکند تا حقیقت قتل همسر خود را دریابد، آسیب مغزی وی نمیگذارد تا وقایع قبلتر از چند دقیقه پیش را به خاطر آورد. یک خط داستانی به سمت جلو حرکت کرده در حالی که دیگری گذشته را نشان میدهد. هربار جزئیات بیشتری فاش میشوند. فیلم Memento کاملاً از دید کسی گفته میشود که هیچ چیز را بخاطر ندارد. نولان با بیان داستان به صورت برعکس، از پایان به آغاز، منطق فیلم را ایجاد میکند. Memento پر است از سورپرایزهایی که هیچ یک از مخاطبین قادر به پیشبینی آنها نیستند. مخصوصاً پیچشهایی که به حقیقت نهایی همسر شخصیت اصلی مربوط میشوند.
فیلم Gone Girl (2014)، اثری در ژانر هیجانی، کارگردانی شده توسط یکی از بهترینهای سینما، دیوید فینچر
شخصیت نیک دان (با بازی بن افلک) در سالگرد ازدواج خود، تصمیم میگیرد تا گزارش فرد گمشدهای برای همسر خود، ایمی (با بازی روزماند پایک)، منتشر کند. زمانی که پلیس و رسانهها درگیر میشوند، داستان ازدواج شاد نیک شروع به فروپاشی میکند. رفتارهای عجیب او و کوهی از دروغ باعث میشوند مردم به او مشکوک شوند. آیا نیک دان همسر خود را کشته است؟
داستان این فیلم هیجانی دربارهی ازدواجی شکست خورده است. یکی از آنها گم شده و دیگری به هم ریخته است. دو کاراکتر اصلی که با دروغها و فریبهای بیشمار زندگی میکنند، در مرکز توجه این اثر قرار دارند. فیلم Gone Girl مخاطبین را با گروهی از شخصیتهای نفرتانگیز آشنا میکند. کارگردانی بینقص و خارقالعادهی دیوید فینچر باری دیگر شاهکار میسازد و مخاطبین به مکانهایی غیرمنتظره برده میشوند.
فیلم The Sixth Sense (1999) اثر ام نایت شیامالان
روانشناس کودک، مالکوم کرو (با بازی بروس ویلیس)، یک شب با بیمار سابق خود مواجه میشود؛ یکی از بیمارانی که در کمک به آنها شکست خورده است. پس از این که بیمار سابق او به وی شلیک میکند و سپس خودش را میکشد، کرو نمیتواند از فکر کردن به این اتفاق دست بردارد. چند ماه بعد، او استخدام میشود تا به کودکی مشکلدار به نام کول سیر (با بازی هیلی جول آزمنت) کمک کند. کسی که بسیاری از مشکلاتی که وینسنت داشت را دارا است. برای مثال: دیدن اشباحی که نمیدانند مردهاند. این فیلم همان اندازه شوکهکننده است که ناراحتکننده است. بدون شک بهترین اثر ام نایت شیامالان همین اثر بوده و یکی از بهترین پیچشهای داستانی تاریخ را در خود دارد.
فیلم The Prestige (2006) اثر کریستوفر نولان
در لندن اواخر قرن نوزدهم، رابرت آنگیر (با بازی هیو جکمن) شعبدهباز، همسرش جولیا مککالو (با بازی پایپر پرابو) و آلفرد بوردن (با بازی کریستین بیل) با یکدیگر دوست هستند. جولیا و آلفرد دستیاران این جادوگر بزرگ هستند. هر دوی این مردها به یکدیگر حسادت میکنند. رابرت نیز به آلفرد میگوید که او دلیل مرگ جولیا در یکی از نمایشهای اخیر آنهاست. هر دو به جادوگرانی بسیار معروف و خشن تبدیل میشوند که سعی میکنند با هر نمایش از دیگری پیشی بگیرند. این دو شخصیت اصلی دائم با یکدیگر درگیری دارند. با گذر زمان درگیری آنها به نقطهای میرسد که غیرقابل کنترل است. در نهایت، با رونمایی از پایان باورنکردنی داستان، تنها یک سوال برای مخاطب باقی میماند. آیا ارزشش را داشت؟
فیلم Chinatown (1974) به کارگردانی رومان پولانسکی کبیر
یکی از بهترین آثار سینمایی که در سال ۲۰۲۴ پنجاه ساله شد، Chinatown بود. یک اثر شاهکار با داستانگویی بینقص که به اسطورهای در ژانر خود بدل شده است. بسیاری از سینماگران این اثر را یکی از تاریکترین و بهترین فیلمهای نئو-نوآر میدانند. جک نیکلسون نقش جی جی گیتیز را بازی میکند؛ یک کارآگاه خصوصی که برای پیدا کردن فردی شوم در لس آنجلس دههی ۱۹۳۰ استخدام شده است.
با گذر زمان، او متوجه میشود که در مرکز تاری از دروغ، فساد و قتل قرار دارد. فیلمنامهی Chinatown توسط رابرت تائون نوشته شده است. این فیلمنامه بدون شک یکی از بهترین شاهکارهاییست که تا به حال خلق شدهاند. البته تک تک پیچشهای شوکهکنندهی داستان، همه چیز را عوض میکنند. این پیچش داستانی انتهای ماجراست که به عنوان یکی از شوکهکنندهترین و مخربترینهای تاریخ سینما به یادها سپرده شده است.
فیلم Oldboy (2003) اثر پارک چان ووک
در داستان Oldboy، اوه دی-سو (با بازی چوی مین-سیک)، یک مرد معتاد است که در شبی بارانی در سال ۱۹۸۸ دزدیده میشود. اتاق هتلی که او در آن قرار دارد هیچ پنجرهای ندارد. اوه دی-سو پس از ۱۵ سال زندانی بودن آزاد میشود. اوه دی-سو توسط دزدانی که او را گروگان گرفتند تشویق میشود تا کسی که مسئول این دزدی بوده را پیدا کند.
در واقع به وی اجازه میدهند که انتقام بگیرد. فیلم Oldboy یکی از بهترین و دردناکترین پیچشهای تاریخ سینما را دارد. شاید ممکن است که در حین تماشای این فیلم چشمهای خود را بپوشانید. هر چه کمتر در مورد این فیلم گفته شود، بهتر است. پیچش این داستان معنی و هدف ماجراجویی پروتاگونیست اثر را کامل تغییر میدهد.
فیلم Parasite (2019)، اثری باورنکردنی توسط بانگ-جون هو
عنوان Parasite دنیای سینما را در سال ۲۰۱۹ دگرگون کرد. در نود و دومین مراسم اسکار هم باری دیگر تاریخ را رقم زد. این فیلم هیجانی طنز سیاه، توسط بانگ-جون هو کارگردانی شده است. داستان اصلی، یک خانوادهی فقیر را دنبال میکند که با تظاهر به کارگر بودن وارد خانهی یک خاندان ثروتمند میشوند.
چیزی وحشتناک در بخش میانهی فیلم اتفاق میافتد که اساس داستان و حتی ژانر اثر را عوض میکند. این تغییر قدرتمند، Parasite را به یکی از بهترین آثار ژانر هیجانی تبدیل کرد. برای هرکسی که تا کنون این فیلم را مشاهده نکرده، هیچ بخش از جزئیات فیلم اسپویل نخواهد شد. تجربهی Parasite برای بار اول حقیقتاً بینظیر است.
فیلم The Usual Suspects (1995)، شاهکاری در ژانر هیجانی توسط برایان سینگر
بسیاری از سینماگران، The Usual Suspects را یکی از بهترین آثار دههی نود میدانند. این فیلم در لیست شوکهکنندهترین فیلمهای دههای که پر از آثاری با پیچش داستانی بود قرار دارد. اثری هیجانی که سوال سادهی “چه کسی انجامش داده است” را میپرسد. داستان از دید تنها بازماندهی یک تیراندازی گفته میشود و به چگونگی تاثیر گذاشتن یک خلافکار معروف روی وقایع فیلم میپردازد.
همه چیز از یک بازجویی سادهی پلیس و دیدار پنج خلافکار شروع میشود. فیلمی با سورپرایزهای فراوان که یکی از دیگری جالبتر است، در انتظار شماست. آخرین پیچش فیلم به بهترین شکل اجرا میشود. کل ماجرا به شکلی تغییر میکند که نمیتوانید دوباره فیلم را تماشا نکنید. یک داستانگوی خوب میتواند پایههای داستان خود را روی یک پیچش بنا کند.
فیلم Se7en (1995)، شاهکاری دیگر در ژانر هیجانی توسط سلطان دیوید فینچر
دیوید فینچر با فیلم Se7en، اثری جنایی هیجانی و کلاسیک خلق کرد که هیچ نیازی به معرفی شدن ندارد. اثر مذکور فرای باور تحسین شده است. داستان ما یک کارآگاه باتجربه و حرفهای به نام ویلیام سامرست (با بازی مورگان فریمن) و همکار جدید او، دیوید میلز جوان (با بازی برد پیت) را دنبال میکند. این دو قهرمان در حال تعقیب قاتلی سریالی هستند که از گناههای نابخشودنی هفتگانه برای قتلهای خود الهام میگیرد. نسخهی ۴k این اثر شانسی مجدد به طرفداران و تجربهای تکرارنشدنی برای افراد جدید به ارمغان میآورد. پایان این فیلم ۱۹۹۵ تا حدی معروف است که صحبت کردن با یک سینماگر برای شما اسپویلر به همراه خواهد داشت.
فیلم Fight Club (1999) جایگاه نقره را برای دیوید فینچر به همراه دارد
یک کارمند بدون نام (با بازی ادوارد نورتون) در یک گروه حمایتی برای کنترل احساسات و بیخوابی خود شرکت میکند. از وقتی با ماریا (با بازی هلنا بونهم کارتر) آشنا شده، زندگی کمی راحتتر به نظر میرسد. ماریا یکی از اعضای گروه حمایت اوست. زمانی که شخصیت نورتون با کاراکتر برد پیت، به نام تایلر، دوست میشود همه چیز تغییر میکند.
کارمند ما وارد یک کلوپ مبارزهی غیرقانونی و نقشهای برای ساختن صابون میشود. این دو مرد روانی شده و وارد نبردی برای قدرت میشوند. Fight Club نه تنها یکی از بهترین پیچشهای داستانی تاریخ را دارد، بلکه یکی از بهترین عناوین سینمایی تمام تاریخ است که تماشای آن نقطه دیدی جدید به زندگی ارائه میدهد.
شاهکار ابدی آلفرد هیچکاک نابغه و کبیر در ژانر هیجانی، Psycho (1960)
آلفرد هیچکاک به عنوان استاد بیرقیب تعلیق شناخته میشود. فیلمساز انگلیسی ما ژانر وحشت هیجانی را با استایل خاص خود دگرگون کرد. صدای داستانی تاثیرگذار او و تلاش او برای نشان دادن داستانها، تمها و کاراکترهایی که در زمان خود پذیرفته نمیشدند، واقعاً ستودنی است. Psycho یکی از بهترین آثار اوست. وی تلاش داشت تا اثری در ژانر وحشت هیجانی خلق کند. یک منشی در حال فرار از مسئولین است که در هتلی مرموز و عجیب ساکن میشود. فیلم Psycho پدر پیچشهای داستانی است. احتمال این که از داستان این اثر بیخبر باشید بسیار کم است. اگر تاکنون این فیلم را تماشا نکردهاید، همین حالا آن را امتحان کنید.
منبع: گیمفا