محتویات کتب کمک درسی چیست که در کتاب درسی نیست؟

محتویات کتب کمک درسی چیست که در کتاب درسی نیست؟

‌می‌خواهند از همه‌چیز پول دربیاورند، حتی از درس خواندن بچه‌ها! موفقیت محصلان در امتحانات نهایی و آزمون‌های تستی را به استفاده از کتب کمک درسی گره زدند و اصلاً هم برایشان مهم نیست چه بلایی بر سر روح و روانشان می‌آورند. گردش مالی حاصل از این کتاب‌های پرزرق و برق به قدری بالاست که گویا کسی توان مقابله با آنها را ندارد، به همین دلیل در عمده مدارس، این کمک‌درسی‌ها هستند که حرف اول و آخر را می‌زنند و انگار نباشند موفقیتی هم در کار نیست!

عمده دانش‌آموزان ایرانی دو برابر کتاب درسی، کتاب کمک درسی دارند. به نظر می‌رسد آنقدر که محصلان به کمک‌درسی‌ها وابسته هستند، به کتاب درسی وابسته نیستند! کتاب‌هایی که جیب خانواده‌ها را خالی و حساب ناشران را میلیاردی پر می‌کند. براساس آمار خانه کتاب و ادبیات ایران، کتاب‌های کمک درسی از نظر تعداد عنوان، قیمت و میانگین صفحه در سال گذشته در رتبه اول بازار نشر قرار داشتند. در سال گذشته، شمارگان کتاب‌های کمک درسی به ۱۱ میلیون جلد رسید، در حالی که شمارگان کل کتاب‌های کودک و نوجوان ۶ میلیون بود. انتشار ۵ هزارو ۷۰۰ عنوان کتاب کمک درسی در سال گذشته بیش از ۲ هزارو ۵۰۰ میلیارد تومان گردش مالی ایجاد کرد. 

گلایه والدین از اجبار خرید کتب کمک درسی

آنطور که والدین می‌گویند، قیمت کمک درسی‌ها به شدت بالاست. برای مثال در سال گذشته دانش‌آموز پایه دهم تجربی برای این کتاب‌ها، حداقل باید ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه می‌کرد؛ مبلغی که در مدارس مختلف متفاوت بود و گاهی به ۴ میلیون تومان هم می‌رسید. چند سالی است که عمده مدارس خرید کتب کمک درسی را باب کرده‌اند. آنها پیش از شروع سال تحصیلی فهرستی از کتاب‌های به قول خودشان کمک درسی را تهیه می‌کنند و آن را به والدین می‌دهند. فهرستی که در آن نام کتاب به همراه مؤسسه انتشاراتی نوشته شده‌است. خانواده‌ها هم ناچار به خرید این کتاب‌ها می‌شوند، چراکه به آنها گفته‌شده اگر این کتاب‌ها نباشد، امکان موفقیت محصلان ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. 

اگر چه کتاب‌های کمک آموزشی در ابتدای مسیر قرار بود کمبود‌های کتاب‌های درسی و آموزش کلاسی را جبران کنند، اما به تدریج تغییر رویه دادند، در حدی که اکنون می‌بینیم دانش‌آموزان بین استفاده از این کتاب‌ها و کتاب‌های درسی ناگزیر مانده‌اند و نمی‌دانند دقیقاً باید چه کار کنند! مسئله‌ای که هزینه‌های گزافی را نیز بر دوش خانواده‌ها تحمیل کرده‌است. 

یکی از والدین دانش‌آموزان پایه دهم تجربی که از درگیر شدن ذهن محصلان با انواع و اقسام کتب درسی و کمک درسی گلایه دارد، به «جوان» می‌گوید: «دخترم در پایه دهم تجربی درس می‌خواند. ۴ میلیون تومان در سال گذشته هزینه کتاب‌های کمک درسی‌اش شد. مدرسه می‌گفت اگر این کمک‌درسی‌ها نباشد، آنها نمی‌توانند از عهده پاسخ به سؤالات مفهومی امتحانات نهایی و همچنین تست‌زنی در کنکور بربیایند، اما مگر ذهن این بچه‌ها چقدر گنجایش دارد که آنها را درگیر حفظ دروس مختلف و کتاب‌های متعدد و قطور می‌کنند؟»

یکی دیگر از والدین که استفاده اجباری از کتاب‌های کمک آموزشی در مدارس را بار سنگین مالی بر دوش خانواده‌ها می‌داند، می‌گوید: «دخترم کلاس اول ابتدایی است و علاوه بر پنج کتاب درسی آموزش و پرورش به توصیه معلمشان پنج کتاب کار از لوازم‌التحریری که خودشان معرفی کردند، خریداری کردیم. دو هفته بعد تعدادی برگه و پوشه و کاربرگ از لوازم‌التحریری که معرفی کردند، خریدیم، اما سؤالم این است که آیا کتاب‌های آموزش و پرورش برای آموزش کودکانمان کافی نیست؟ آیا کتاب‌ها دچار نقص و مشکل هستند؟»

سودجویی با کتاب کمک درسی آسیب‌زاست

در همین رابطه، حمید رفیعی، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت به «جوان» می‌گوید: «وجود کتب کمک درسی به دلیل رتبه آوردن در کنکور است، به سبب همین نیاز و رویکرد‌های تست‌زنی، گرایش به سمت کتب کمک درسی افزایش پیدا کرده‌است. حتی در مقطع اول ابتدایی نیز می‌بینیم که خانواده، کتاب کمک آموزشی و تست تهیه کرده‌است. خانواده فکر می‌کند با این کار به دانش‌آموز کمک می‌کند، اما اساساً محور آموزش در مدارس، کتاب‌های درسی است.»

او ادامه می‌دهد: «گاهی نیاز است ظرفیت‌های دیگری برای آموزش استفاده شود، مثل کتاب‌هایی غیر از کتاب‌های آموزشی یا موقعیت‌هایی مثل نمایش فیلم یا خواندن شعر که اینها به عنوان آموزش پشتیبان مؤثر واقع می‌شود. هر چند در آموزش پشتیبان لزوماً کتاب مدنظرمان نیست، اما کتاب‌های کمک درسی نیز می‌توانند همان نقش را ایفا کنند، بنابراین اصل وجود این کتاب‌ها بد نیست، اما وقتی بر محور سودجویی قرار بگیرد، آسیب‌زا می‌شود.»

آرمان ما با ساختار تناقض دارد

متأسفانه شاهد آن هستیم که اساس آموزش در عمده مدارس کشور حفظی‌محور است. در چنین شرایطی کتاب‌های دیگری به کتاب دانش‌آموزان اضافه شده‌است و آنها را به سمت و سویی که نباید سوق می‌دهد. دانش‌آموزانی که ۱۲ سال درگیر حفظیات می‌شوند و در نهایت نیز مهارت کافی نمی‌آموزند. آقای رفیعی در این رابطه توضیح می‌دهد: «دقت کنید حافظه‌محوری یک رویکرد است، یعنی شما می‌توانید محتوای آموزشی را حفظ کنید، می‌توانید یادش بگیرید یا می‌توانید آن را به کار بگیرید. در هر سه مورد، محتوا یکی است، اما، چون کنکور داریم و در این نوع آزمون، مهارت و آموزش کاربردی جایگاه کمتری دارد، بنابراین معلمان و خانواده‌ها، بچه‌ها را به سمت حفظ کردن و استفاده از کتب کمک درسی تشویق می‌کنند تا رتبه بهتری بیاورند. در چنین شرایطی تغییر ماهیت رویکرد آموزش از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب نیاز به فرهنگ‌سازی جدی دارد. باید ذائقه را بشناسیم و اشتباهات انجام شده را اصلاح کنیم.»

او در پاسخ به این سؤال که آیا نوع آموزش و ارزیابی با یکدیگر تناقض دارد، می‌گوید: «نه اینطور نیست، معلم طوری آموزش می‌دهد که دانش‌آموز در کنکور رتبه بیاورد. مسئله اصلی این است که آرمان ما، با ساختار تناقض دارد. ما در اجتماع درباره شاخص‌ها و رویکردها، از مهارت‌محوری حرف می‌زنیم، اما در کشور جایگاهی برایش وجود ندارد، حتی کسی که مهارت دارد نیز از جایگاه اجتماعی خاصی برخوردار نمی‌شود. وقتی چنین رویکردی وجود داشته‌باشد، بالطبع خروجی همین است که مشاهده می‌کنید. وقتی میزان درآمد یک پزشک از استاد دانشگاه بالاتر است یا استاد دانشگاه درآمدی بیشتر از افراد متخصص در حوزه نظری دارد، پس نمی‌توان انتظار داشت که گرایش به آن بیشتر شود. تمام این موارد، به شکل یک منظومه است که دست به دست هم می‌دهند و این مشکلات را به وجود می‌آورد.»

این پژوهشگر آموزش و پرورش در پایان تأکید می‌کند: «همه مشکل از آموزش و پرورش نیست، این شرایط پیش آمده باید از منظر روانشناسی و جامعه‌شناختی احصا و اصلاح شود. همه دستگاه‌های دولتی از جمله وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و همچنین صدا و سیما می‌توانند در این زمینه کمک‌های زیادی انجام دهند. باید بیش از اینها روی ذائقه مخاطب بیندیشیم و برایش اقداماتی انجام دهیم.»

منبع: روزنامه جوان

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn